به گزارش همشهری آنلاین، چند روز قبل مردی میانسال پیامی در واتساپ از دخترش دریافت کرد که در آن نوشته بود: «مرا ربودهاند و در یک خانه ویلایی در رباطکریم زندانیکردهاند».
دختر جوان همراه این پیام لوکیشن محلی که در آنجا گروگان بود را برای پدرش فرستاد و بهدنبال آن مرد میانسال که بهشدت نگران دخترش شده بود با چند نفر از بستگانش راهی آدرسی شدند که دختر جوان فرستاده بود.
چند مرد میانسال درحالیکه مردی افغان را به زور با خود میکشیدند قدم در یکی از کلانتریهای تهران گذاشتند. آنها مرد افغان را تحویل پلیس دادند و یکی از آنها گفت: این مرد دخترم را ربوده و قصد داشت با اجبار او را به عقد خود درآورد و احتمال میدهیم میخواسته وی را از کشور خارج کند اما دخترم با زیرکی نشانی محلی را که گروگان بود برایم فرستاد و ما هم توانستیم این مرد را دستگیر کنیم.
مرد افغان که ۲۶ساله بود وقتی مقابل افسر پلیس قرار گرفت به فریب و ربودن دختر ایرانی اقرار کرد و گفت: حدود ۲ سال قبل در اینستاگرام با غزل آشنا شدم. اوایل فقط با هم چت میکردیم و کمکم رابطه ما به تماس تلفنی و قرار ملاقات کشیده شد. من رازی در زندگیام داشتم که در تمام این مدت از غزل پنهان کرده بودم چون میدانستم او اگر متوجه راز من شود ترکم میکنم. من متاهل هستم و ۲فرزند دارم اما به دروغ به غزل گفته بودم که مجردم. چون بهشدت عاشقش شده بودم و میخواستم هر طوری شده با او ازدواج کنم.
وی ادامه داد: برای ازدواج با او تصمیم گرفتم وی را با اجبار پای سفره عقد بنشانم. از قبل برنامهریزیها را انجام دادم و با پرداخت پول به یک عاقد از او خواستم برای خواندن خطبه عقد به خانهام بیاید. پس از آن با غزل تماس گرفتم و خواستم در خیابان چرخی بزنیم و بعد به رستوران برویم که او قبول کرد. به همراه یکی از بستگانم به محل قرار رفتم تا اگر در بین راه او متوجه نقشه من شد مانع فرار او شوم. آن روز غزل سوار ماشین شد و وقتی دید به سمت رباط کریم تغییر مسیر دادم اعتراض کرد. ما هم او را با تهدید به خانهای ویلایی در حوالی رباط کریم بردیم.
متهم ادامه داد: من از قبل حتی لباس عروس هم خریده بودم تا غزل آن را تن کند و پای سفره عقد بنشیند. وقتی به خانه ویلایی رسیدیم، با او صحبت کردم و گفتم که عاشقش هستم و بهترین زندگی را برایش خواهم ساخت و غزل در نهایت راضی شد. البته الان متوجه شدم که او نقش بازی کرده و به دروغ پذیرفته بود که همسر من شود. چرا که او به بهانه پوشیدن لباس عروسش به اتاق رفت و در آن فاصله با پدرش تماس گرفته و موضوع را لو داده بود. بعد از دقایقی هم پدرش به همراه چند نفر از بستگانش به داخل خانه ریختند و مرا دستگیر کردند و به کلانتری آوردند.
مرد افغان پس از اقرار به تهدید و آدم ربایی بازداشت شد اما این تنها اتهام وی نبود چرا که در ادامه تحقیقات معلوم شد او در پرونده سقوط مرموز همسرش تحت تعقیب بوده است. ماجرا از این قرار بود که همسر این مرد چند روز قبل از طبقه دوم محل زندگیاش به پایین سقوط کرده و در بیمارستان تحت درمان قرار گرفته بود. با مشخص شدن این موضوع مأموران به تحقیق از وی ادامه دادند اما او گفت: من نقشی در سقوط همسرم از تراس خانه ندارم. روز حادثه با همسرم درگیر شدم و بعد او درحالیکه بهشدت عصبانی بود به سمت تراس خانه رفت و خودش را به پایین پرتاب کرد تا خودکشی کند. دعوای ما هم بر سر رفتن به آلمان و زندگی در آنجا بود. همسرم اصرار داشت که برای زندگی به آلمان و نزد برادرش برویم اما من راضی به رفتن نبودم چون مهر غزل به دلم نشسته بود و میخواستم هر طور شده با او ازدواج کنم.
او درحالی در ماجرای سقوط همسرش خودش را بیگناه میداند که همسایهها میگویند روز حادثه زوج افغان با یکدیگر درگیر شدند و بعد همه آنها دیدند که مرد، همسرش را از تراس به پایین هل داده است. این در حالی است که همسر وی در بیمارستان نیمههوشیار است و نمیتواند به خوبی صحبت کند تا حقایق را توضیح بدهد.
با این حال احتمال میرود که مرد افغان ابتدا قصد داشته با هل دادن همسرش از تراس او را به قتل برساند و پس از آن با دختر ایرانی ازدواج کند که تحقیقات درباره این فرضیه ادامه دارد.
براساس این گزارش، مرد افغان با دستور قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران به اتهام شروع به قتل همسرش و آدمربایی و تهدید دختر ایرانی بازداشت شده و در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفته است.