در خطابۀ نرگس محمدی که روز یکشنبه ۱٩ آذر، در حضور خاندان پادشاهی نروژ خوانده شد، برندۀ جایزۀ نوبل صلح با خوشبینی به آیندۀ جنبش آزادیخواهی در ایران مینویسد: «من یکی از میلیونها زن سربلند و مقاوم ایرانیام که برای رفع ستم، سرکوب، تبعیض و استبداد به پا خاستهاند.»
او که پیام خود را از «پشت دیوارهای بلند و سرد زندان» به اسلو فرستاده از «زنان بینام و نشان» یاد کرد که «جسورانه مقاومت، و در واقع مقاومت را زندگی کردهاند.»
بخشهایی از متن خطابۀ نوبل نرگس محمدی را در ادامه میخوانید:
«من یک زن خاورمیانهایام. خاورمیانهای که گر چه از سابقه تمدنی بسیار غنی برخوردار بوده ، اما اکنون در میان جنگ، آتش، تروریسم و بنیادگرایی گرفتار شده است. من یک زن ایرانیام. ایران تمدن ساز و پرافتخار که امروز تحت ظلم بیامان حکومت دینی، استبدادی و زنستیز قرار دارد.
«این واقعیت زندگی ماست. ما مبارزه را زندگی میکنیم و آگاهانه و داوطلبانه گام به راهی می گذاریم که شاید جان سالم به در نبریم.
«جملهی آغازین جایزه صلح نوبل من، نام جنبش مردم ایران بود و نقطهی اتکاء و مرکز ثقل تحلیل و راهبرد من نیز مردم و جامعه است.
«مردم ایران برای تحقق دموکراسی، آزادی و برابری تلاش کردهاند. آنان برای تحقق این مطالبات همواره بر اعتراضات خشونت پرهیز و مقاومت مدنی تاکید کرده و از هر فرصتی برای ساختن جامعهای سرشار از صلح، رفاه و توسعه بهره گرفته اند. اما جهان شاهد است که حکومت سرسختانه و بیرحمانه با سرکوب، کشتار، اعدام و زندان در مقابل خواستهها و مطالبات مدنی مردم ایستاده است. دموکراسی مطالبهی بنیادین جامعه ایران بوده و اکثریت قریب به اتفاق جامعه مدنی، خواهان تغییرات بنیادین و گذار به دموکراسی بهعنوان مولفه نظام سیاسی آینده ایران هستند.
«جمهوری اسلامی راه هرگونه تحرک سیاسی را در جامعه مسدود کرده و ساختارهای فرصتهای سیاسی را محدود و حوزههای کنشهای جمعی و فردی را سرکوب میکند. جمهوری اسلامی اساساً با پاسخگویی به مردم بیگانه است.
«انتخابات و صندوقهای رأی به دلیل رویکرد متحجرانه، ساختار متصلب، قوانین غیردموکراتیک و رویههای غیرشفاف و متقلبانه، برای اکثریت مردم ایران موضوعیتی ندارد... جمهوری اسلامی تبعیض بر اساس دین، جنسیت و قومیت را به منظور فرودستی "دگرها" در دستور کار خود قرار میدهد.
«باید به صراحت اعلام کنم که قوهی قضائیه جمهوری اسلامی، مظهر بیعدالتی و ظلم و عامل نقض حقوق بشر است. استقلال قوهی قضائیه امری محال است، چرا که ریاست این قوه، منصوب مستقیم ولی فقیه و دادگاههای انقلاب، تحت سلطهی نهادهای امنیتی و نظامیاند.
«در عرصهی فرهنگی، حکومت تلاش کرده تا با هزینههای گزاف، ماشین ایدئولوژی و سازمانهای تبلیغاتی را سر پا نگه دارد و با سانسور، حذف کامل رسانههای مستقل، کنترل و سرکوب، فرهنگ واقعی جامعه را به مهمیز کشد. با اینهمه ماشین ایدئولوژی حکومت کارکرد خود را از دست داده و افکار عمومی مشروعیت حکومت را به چالش کشیده است.
«فساد افسارگسیخته، ناکارآمدی و سوءمدیریت، اختلاس و غارت اموال و ذخایر عمومی، جامعه را دچار فقر و نابرابری کرده اما پاسخ رژیم در برابر معترضان همواره پرونده سازی، دستگیری، زندان و گلوله بوده است.
«در چنین شرایطی است که جنبش فراگیر "زن، زندگی، آزادی" در امتداد مبارزات تاریخی، با عاملیت زنان ایران، پس از کشته شدن مهسا ـ ژینا امینی شکل گرفت و با حمایت گسترده مردان و جوانان جامعه همراه شد.
«جنبش "زن، زندگی، آزادی" با ایدهی سترگ و فراگیر گذار از استبداد دینی، فرایند تحقق دموکراسی، آزادی و برابری را در ایران شتاب داد و مطالبات تاریخی مردم ایران را وضوح و معنا بخشید. این جنبش ماهیتاً "تغییرمحور" و "زندگی بنیاد" است.
«واقعیت این است که رژیم جمهوری اسلامی در نازلترین سطح مشروعیت و پایگاه اجتماعی مردمی و در موقعیت تعادل ناپایدار قرار دارد و ظهور هر عنصری به عنوان کاتالیزور، شکل نهایی سیاستهای گذار از استبداد دینی را رقم خواهد زد.
«اکنون زمان تقویت و حمایت گسترده جامعه مدنی بینالمللی از جامعه مدنی ایران فرا رسیده و من تمام تلاش خود را در این خصوص به کار خواهم گرفت.
«بیگمان مردم ایران به مبارزه ادامه خواهند داد، اما در دنیای کنونی، نقش دولتها، سازمانهای مدنی مستقل، نهادهای بینالمللی و رسانهها انکار ناپذیر است.
«من عمیقاً از حمایت نهادهای حقوق بشری، همینطور سازمانهای مدنی زنان، هنرمندان، انجمن جهانی قلم، نویسندگان، روشنفکران و رسانههای بینالمللی برای حمایتهای تأثیرگذارشان از جنبش "زن، زندگی، آزادی" سپاسگزارم... اما واقعیت این است که دولتها و سازمان ملل آنچنان که ضروری و سزاوار مینمود، اهتمام جدی برای حمایت معطوف به پیروزی مردم ایران نداشتهاند.
«حقوق بشر در کشور ایران تحت فشار نیروهای قدرتمند سرکوبگر قرار دارد و دولتهای غربی نمیبایست با اتخاذ راهبردهای سرگردان معطوف به استمرار حکومت جمهوری اسلامی، دموکراسی و حقوق بشر را به تأخیر اندازند.
«من در کنار استاد و همکار عزیزم خانم شیرین عبادی دومین دریافتکنندهی مدال نوبل صلح از کشور سربلند ایرانم. ایران تمدنی کهن و پر افتخار دارد و همواره در تقلای بالندگی و بهروزی بوده است. ما وارثان این تمدن و تقلاییم.
«ما در تقلای دموکراسی و حقوق بشریم و این از مردمانی سختکوش و مقاوم که پیشتاز مشروط کردن قدرت دولت، آزادیخواهی و عدالت طلبی در منطقه بودهاند، امری غریب نیست.
«عنصر پایدار و روزافزون مقاومت و مبارزه در ترکیب و بافت تاریخ، فرهنگ و باورهای مردم ایران، قدرتمند و تأثیرگذار بودهاست.
«جنبش "زن، زندگی، آزادی" ، وارث و وامدار همه این سالهای مقاومت با استراتژیهای گوناگون است.
«مردم ایران با استمرار، انسداد و استبداد را ویران خواهند کرد. تردید نکنید، این امر قطعی است.»
نرگس محمدی،
آذر ۱۴۰۲
اوین
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید