حذف سیستم قرعه کشی برای اسپانسرشیپی والدین

Submitted on پ., 08/23/2018 - 21:16

حذف سیستم قرعه کشی برای اسپانسرشیپی والدین
اتاوا- وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا برای تسهیل پیوند مجدد والدین و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها با خانواده های خود در کانادا، 20 هزار درخواست اسپانسرشیپ اعضای خانواده را در سال 2019، می پذیرد. این تعداد، 4 برابر بیشتر از تعداد درخواست های پذیرفته شده در 2014 (زمان آغاز مجدد برنامه اسپانسرشیپ) است. در آن زمان سقف تعیین شده 5 هزار تقاضا بود.

پس از افزایش سقف به 17 هزار تقاضا در سال 2018، وزارت مهاجرت، شهروندی و پناهندگی کانادا با برگزاری قرعه کشی، دعوتنامه های تایید شده را برای اسپانسرهایی که اوایل سال 2018، فرم های درخواست را ارائه کرده بودند، ارسال می کرد. در سیستم جدید، متقاضیان کماکان باید به صورت آنلاین، فرم درخواست اسپانسرشیپ را تکمیل و ارائه کنند. فرایند انتخاب به جای قرعه کشی بر اساس زمان دریافت فرم Interest to Sponsor خواهد بود. این فرایند تا تکمیل شدن سقف 20 هزار نفر ادامه خواهد داشت.

اولنا استتسکیویچ، که در سال 2010 از اکراین به کانادا مهاجرت کرد، سال ها برای آوردن والدین اش به کانادا تلاش کرده است. وی به لطف برنامه جدید، شانس موفقیت اش را بیشتر می داند. او از اینکه دولت کانادا سیستم قرعه کشی را برای انتخاب متقاضیان تعیین کرده بود، کاملا ناامید و دلسرد شده بود. زیرا فکر می کرد هرگز شانس نخواهد آورد. مادر 60 ساله و پدر 55 ساله اولنا که آتش نشان بازنشسته می باشد، می خواهند نزد اولنا و همسرش و نوه 6 ساله شان زندگی کنند. اولنا می گوید: پسرم تنها نوه آنهاست. بنابراین طبیعی است که بخواهند در کنارش باشند.

داگ فورد: آموزگاران مقطع ابتدایی که برنامه آموزش جنسی سال دو هزار و پانزده را تدریس کنند توبیخ می شوند!
تورنتو- دولت انتاریو از ماه سپتامبر، مشاوره و بحث عمومی در مورد برخی مسایل آموزشی، از جمله برنامه آموزش جنسی را آغاز می کند. محافظه کاران پیشرو می گویند که این مشاوره ها شامل نظرسنجی آنلاین، برگزاری جلسات محلی و همچنین دریافت پیشنهادات کتبی خواهد بود. والدین دانش آموزان انتاریویی همچنین می توانند نقطه نظرات خود را در مورد دیگر مسایل آموزشی از جمله نمرات ریاضی دانش آموزان، آموزش دانش مالی و بهترین روش آموزش مهارت های حرفه ای، ارائه نمایند.

بر اساس تصمیم جدید دولت انتاریو که چهارشنبه 22 آگوست اعلام شد، به دانش آموزان دبیرستان همچنان برنامه درسی جنجالی سال 2015 (تعیین شده از سوی دولت لیبرال) تدریس خواهد شد. این برنامه درسی شامل موضوعاتی چون ، و می باشد. اما دانش آموزان کلاس های اول تا هشتم ابتدایی بر اساس برنامه درسی سال 1998 که تا 2014 تدریس می شد، آموزش خواهند دید.

داگ فورد، هشدار داد که آموزگاران مقطع ابتدایی که کماکان به آموزش برنامه درسی مصوب دولت لیبرال ادامه بدهند توبیخ خواهند شد.

همانطور که در اخبار هفته گذشته آمد، اتحادیه آموزگاران مقطع ابتدایی در انتاریو، خواهان سرپیچی اعضای خود از دستور دولت جدید و ادامه تدریس برنامه درسی دولت لیبرال شده است.

اداره مالیات ناتوان از وادار کردن ثروتمندان به پرداخت مالیات
اتاوا- نظرسنجی که به درخواست اتحادیه و با شرکت بیش از 1 هزار و 700 ممیز اداره مالیات و کارشناسان مالیاتی دیگر انجام شد، نشان داد که 9 نفر از هر 10 کارشناس شرکت داده شده در نظرسنجی معتقدند که اداره مالیات قادر به وادار کردن ثروتمندان به پرداخت مالیات نیست. از نظر آنان فرار از پرداخت مالیات برای ثروتمندان و شرکت های بزرگ کانادایی به مراتب راحت تر از فرار از پرداخت مالیات توسط شهروندان معمولی است.

8 نفر از هر 10 کارشناس نیز معتقد بودند که تخفیف ها و معافیت های مالیاتی به سود شرکت ها و کانادایی های ثروتمند عمل می کنند و نه کانادایی های معمولی.

در نظرسنجی آنلاین که در فاصله 20 فوریه تا 6 مارچ سال جاری برگزار شد، تعدادی از مدیران، حسابرسان، اقتصاددانان، آمارگران و کارشناسان مالیاتی که برای بررسی و ممیزی حساب های مالیاتی شرکت های بزرگ و ثروتمندان تعیین می شوند، شرکت داده شدند.

فرم های نظرسنجی به صورت الکترونیکی برای 11 هزار و 599 کارمند اداره مالیات و کارشناسان امور مالی ارسال شد. اما 2 هزار و 170 نفر (حدود 19 درصد) فرم ها را به صورت گمنام تکمیل کردند. لازم به ذکر است که مسوولین CRA در این نظرسنجی دخالت نداشتند و ارتباط به صورت مستقیم بین اتحادیه و اعضای اتحادیه برقرار شد.

یافته های این نظرسنجی با گزارش دسامبر 2015 گروه هماهنگ است. گروه مورد اشاره در آن سال به صورت گمنام با 25 حسابرس CRA، بازرس و مدیران ارشدی که بر ممیزی شرکت های چند ملیتی خارجی نظارت می کنند، مصاحبه کرد. در بخشی از گزارش سال 2015 آمده بود: آنها (کارشناسانی که با آنها گفتگو شد)، گفتند علیرغم ادعای دولت مبنی بر برخورد عادلانه با مالیات دهندگان، شیوه برخورد اداره مالیات به هیچ وجه عادلانه نیست. کارشناسان همچنین از لابی گری های پشت پرده شرکت های بزرگ و خانواده های ثروتمند، گله کردند.

لازم به ذکر است که اتین بیرام سخنگوی اداره مالیات کانادا، در مورد یافته های اخیر مستقیما اظهار نظر نکرده، اما با ارسال ایمیل اعلام کرد: 6 هزار و 300 حسابرس ما از ابزارهای لازم برخوردار هستند و ما همچنان به بررسی راه هایی جهت ارائه ابزار و منابع بیشتر برای کمک به آنها در انجام وظیفه ادامه خواهیم داد.

آیا کاهش فروش مسکن به پایین آمدن بهای آن منجر خواهد شد؟
ما کانادایی ها تا همین چندی پیش به پیش بینی ها در حوزه مسکن اهمیتی نمی دادیم. اما وقتی در پایان یک دهه مناسب توأم با وام مسکن با بهره پایین و دیگر شرایطی که خرید ملک را آسان تر کرده بودند از جمله با مقررات سخت تر گرفتن وام روبرو شدیم، دانستیم آن پیش بینی ها و هشدارها بی ربط نبودند. کمااینکه در حال حاضر هیچ کس در این مورد تردید ندارد، که افزایش آنچنانی بهای مسکن در کانادا پایان یافته است. چراکه آخرین اعداد و ارقام استخراج شده از اطلاعات موجود و روزآمد در پیوند با ونکوور و تورنتو نشانگر آنند، که آن رونق پیشین دیگر وجود ندارد. به همین سبب اینک خریداران، مالکان، حرفه ای ها و اقتصاددانان، بی صبرانه منتظر آخرین سرنخ های مربوطه هستند.

ونکوور: کمترین میزان فروش ماه ژوئیه از سال 2000 به این سو

براساس اطلاعاتی که در اول اگست از سوی هیئت مشاوران املاک کلانشهر ونکوور منتشر شد، میزان فروش املاک مسکونی در ماه ژوئیه سال جاری به کمترین حد از سال 2000 به این سو رسید.

در تورنتو نیز که هم فروش و هم بهای مسکن فصلی افزایش داشته، این افزایش در پی کساد شدید سال گذشته بازار بوده، که میزان فروش و بهای مسکن به ترتیب 20 و 5 درصد کاهش داشت.

از دیگر سو ساخت و ساز در کانادا صنعتی عمده محسوب می شود، که در کارآفرینی پیشگام به شمار می رود. به همین سبب افراد پرشماری به سلامتی و رونق بازار مسکن اهمیت می دهند.

تفاوت دیدگاه اقشار گوناگون

در عین حال خریداران بالقوه همواره گفته اند، کاهش بهای مسکن سبب نگرانی شان نمی شود. کوشندگان نیز همیشه نگرانند، که گران شدن ملک و املاک موجب کاهش و یا عدم توانایی خرید مسکن برای اقشار کم درآمد گردد. بنابراین هر دوی این گروه ها در این مورد حس و برداشتی مشابه دارند.

در مقابل کسانی که از پیشترها املاک متعددی خریده اند و اینک مالک مستغلات چندگانه محسوب می شوند، دیدگاهی متفاوت دارند. چراکه افزایش بهای مسکن به معنی زیاد شدن دارایی هایشان است. اما برای آن دسته از مالکان که برآنند که مدت ها در تنها ملکی که دارند زندگی کنند، افزایش یا کاهش بهای مسکن واقعا فرقی نمی کند.

سرمایه گذاری برای آینده

البته برای گروهی از دارندگان مسکن که در پی کسب سود هستند، اینگونه تغییرات جدی تر تلقی می شود. در عین حال از آنجاکه حتی به تجربه هم ثابت شده که در پی هر رکودی ولو شدیدترین نوع آن که امکان دارد سال ها هم طول بکشد، دوباره بازار رونق پیدا می کند، اینگونه افراد به خرید ملک به چشم نوعی سرمایه گذاری برای آینده و یا داشتن منبع درآمدی برای دوران بازنشستگی نگاه می کنند. البته اوضاع برای همه مالکانی که در این دسته قرار می گیرند، یکسان نیست. کمااینکه آنهایی که ملک شان را اخیرا خریده اند، قسط های ماهانه برایشان پرهزینه تر است. زیرا ترکیبی از بهره بالاتر وام مسکن و کاهش چشمگیر بهای آن می تواند، سبب نگرانی شان شود. چون می دانند مثلا امکان دارد بیکاری ناگهانی و یا اسباب کشی اجباری، همه حساب و کتاب هایشان را به هم بریزند.

جایگاه اقتصاددانان

در چنین دسته بندی هایی اقتصاددانان از جمله افرادی مانند استیون پولوز رئیس بانک مرکزی کانادا که از سرد شدن بازار مسکن خرسندند و در عین حال می دانند که کاهش شدید بهای ملک و املاک به کل اقتصاد کشور آسیب وارد می کند، در جایی بین گروه های مورد اشاره قرار می گیرند. چراکه آمارهای پس از سقوط شدید بهای مسکن در آمریکا، نشانگر سختی های فراوان مردم این کشور و بیش از همه مالکان کم درآمدتر هستند. البته وضعیت کنونی کانادا تقریبا هیچ گونه شباهتی با اوضاع پیش از ترکیدن حباب مسکن در آمریکا ندارد. کمااینکه شاخص های اقتصادی نشان می دهند که اوضاع بگونه ای است، که بانک مرکزی کانادا می تواند در همین سال جاری هم یک بار دیگر بهره وام مسکن را مثلا در ماه اکتبر افزایش دهد. البته برای چنین اقدامی درنظر گرفتن میزان تورم نیز، ضرورت دارد. اما اگر دست اندرکاران این بانک با توجه به جمیع جوانب چنین تصمیمی بگیرند، طبیعتا خرید ملک مشکل تر می شود، و میزان فروش آن کاهش پیدا می کند. همچنین از آنجاکه چنین کاهشی احتمالا به پایین آمدن بهای مسکن منجر می شود، آقای پولوز می تواند، از افزایش بهره وام برای کنترل قیمت ملک و املاک استفاده کند.

کانادا بر سر دوراهی: پایبندی به اصول، یا منافع کلان اقتصادی؟
تیرگی روابط کانادا و عربستان سعودی: یک اظهارنظر و این همه پیامد؟

روز دوم اوت کریستیا فریلند وزیر خارجه در نوشته توییتری خود با اشاره به نگرانی شدید در مورد بازداشت سمر بدوی و سایر زنان کوشنده حقوق بشر، خواستار آزادی این زندانیان شد. نوشته ای که پیامدهایش به یکی از بزرگترین شکاف های سیاسی تبدیل گشت. کمااینکه به اخراج سفیر کانادا از عربستان، فراخواندن سفیر این کشور از کانادا، طرح درخواست پوزش خواهی کانادا از سوی عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان، فراخواندن دانشجویان این کشور از کانادا، توقف پروازهای خطوط هوایی سعودی به کانادا، دستور فروش دارایی های عربستان در کانادا به هر قیمت، به تعلیق در آمدن دادوستد بین دو کشور و… منجر شد. اریل بران استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تورنتو وضعیت کنونی را به تیره ترین روابط سیاسی ممکن تشبیه می کند، که تنها تفاوتش نبود نبرد نظامی است.

آخرین موضعگیری کانادایی در این مورد بیانیه روز بیست و یکم اوت دفتر خانم فریلند در پیوند با حکم محکومیت اسراء الغمغام و پنج تلاشگر دیگر عربستان می باشد. در این بیانیه از جمله آمده، که سبب صدور این حکم تنها تلاش های صلح آمیز این افراد است.

در سیزدهم اوت نیز نخست وزیر ترودو در جزیره شاهزاده ادوارد آشکارا گفت گرچه کانادا به تعامل سیاسی با عربستان سعودی ادامه خواهد داد، ولی محکم بر سیاست خارجی خود می ایستد، و همچنان در خلوت و جلوت مواضعش را روشن بیان می کند.

اعتراض و موضعگیری کنونی عربستان در حالی است، که این کشور بگونه ای مستمر از سوی نهادهایی مانند دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل یکی از بدترین کشورهای ناقض این حقوق شناخته می شود. کمااینکه در سال 2015 سوئد کارنامه حقوق بشری آن را مورد انتقاد قرار داد، و در مقابل با اقدامات تلافی جویانه از جمله اخراج سفیر خود از عربستان روبرو شد. بااینهمه کارشناسان بر این باورند که شدت موضعگیری این کشور در قبال کانادا بی سابقه و به شکلی نوعی پیام به سایر کشورهاست، که بدانند دخالت در امور داخلی عربستان بهایی سنگین دارد.

واکنش سایر کشورها

تاکنون چندین کشور از جمله مصر، روسیه و… از عربستان پشتیبانی کرده اند. اما هیچ یک از

هم پیمانان کانادا آشکارا به دفاع از این کشور نپرداخته اند. کمااینکه دانلد ترامپ رئیس جمهور آمریکا (کشوری که نزدیک ترین متحد کانادا در حوزه های گوناگون به شمار می رود) تمایلی جهت انتقاد آشکار از پیشینه حقوق بشری عربستان نشان نداده است. وزارت خارجه همسایه جنوبی نیز در بیانیه ای ضمن اشاره به اینکه با دولت عربستان درباره حقوق بشر و سایر موارد گفت وگوی مستمر دارد، افزود آمریکا عربستان و کانادا را ترغیب می نماید، که تفاوت های فیمابین را حل و فصل کنند. وزارتخانه ای که در سال 2017 به سبب مجزا کردن عربستان در گزارش حقوق بشری خود، مورد انتقاد قرار گرفت.

پیتر سالیسبری از اعضای اندیشکده چتهام هاس مستقر در لندن می گوید: اندکی نومیدکننده است که هیچ کس احساس نمی نماید در موقعیتی قرار دارد که (باید) در موردی از کانادا پشتیبانی نماید، که تا همین چند سال پیش احتمالا بیشتر درباره آن سخن می گفت.

برخی از کارشناسان بی طرفی آمریکا را تغییر در روابط با سایر کشورها تلقی می کنند. بنابراین

از این می ترسند، که این روند در جامعه جهانی سبب ایجاد لحن نوینی در گفت وگو درباره حقوق مورد اشاره شود. همچنین هشدار می دهند که کم اهمیت جلوه دادن حقوق بشر در سیاست سازی خارجی از سوی دولت دانلد ترامپ، به حکام خودرأی این اجازه را خواهد داد، که این حقوق را بیشتر نقض کنند. کمااینکه هادی امر از موسسه بروکینز می گوید: تغییر تمرکز اقدام های دولت ترامپ از حقوق بشر، در بسیاری از جهات تا اندازه زیادی سبب عملکرد (عربستان سعودی) می شود. رئیس جمهور آمریکا مرزهای آنچه را رفتار عادی تلقی می گردد، گسترش داده است. به همین سبب کشورها برای عملکرد در این مرزها آزادترند.

فواد ابراهیم نویسنده، پژوهشگر سیاسی و معارض عربستانی نیز در صفحه توییتریش نوشت، که هدف دولت عربستان از ایجاد تنش با کانادا منحرف کردن افکارعمومی از شکست های سیاسی، اقتصادی و نظامی خود است.… همچنین با این اقدام به کشورهای دیگر هشدار داده، دست از سر حکومت سعودی و پرونده سیاه این کشور در زمینه حقوق بشر بردارند.

در عین حال تقریبا همه کارشناسان بر این باورند، که سبب واکنش منفعلانه سایر کشورها ترس از کنار گذاشته شدنشان از دادوستد با اقتصاد پرسود عربستان است.

از دیگر سو نشریاتی مانند گاردین، واشنگتن پست و نیویورک تایمز، با انتشار مقالاتی مصرانه خواهان آنند، که آمریکا و اروپا در این مناقشه طرف کانادا را بگیرند. شخصیت های آمریکایی برجسته نیز در این مورد اظهارنظر کرده اند. کمااینکه سناتور برنی سندرز در صفحه توییتر خود نوشته: برای دولت های دمکراتیک کاملا برحق و قانونی است، که مسایل حقوق بشری را با کشورهای غیردمکراتیک درمیان بگذارند و برجسته کنند. آمریکا باید در مورد محکوم کردن سرکوبی به ویژه از سوی دولت هایی که مورد پشتیبانی ما هستند، شفاف باشد.

کانادا بر سر دوراهی: پایبندی به اصول، یا منافع کلان اقتصادی؟

با توجه به آنچه آمد و واکنش سایر کشورها و به ویژه آمریکا، موضعگیری کانادا از دیدگاه اقتصادی برایش بسیار گران تمام خواهد شد. همچنین از منظر سیاسی سبب انزوایش می شود. به همین سبب اریل بران ضمن اشاره به بی نتیجه ماندن انتقاد بلندپایگان کانادایی از عربستان، باور دارد که چنین انتقاداتی نباید علنی صورت می گرفتند. اینک نیز باید با استفاده از زبان سیاست سبب تلطیف اوضاع شد. اما در عین حال با اشاره به موضعگیری های آقای ترودو و خانم فریلند، تاریخچه رفتار کانادا درباره حقوق بشر در سایر کشورها، و ارزش های مورد باور کانادا، چنین اقدامی را ممکن نمی داند.

کویت کارمایکل روزنامه نگار سرشناس کانادایی هم در مقاله مفصل خود نتیجه گرفته که روشن است، درافتادن با آن روی بن سلمان (ولیعهد عربستان) هزینه ای گزاف دارد. اما این امر در مورد سیستم بین المللی هم صدق می کند، که کانادا به ایجادش کمک نموده است. یکی از دلایلی که دمکراسی ها دچار مشکل می باشند، این است که رهبرانشان منافع ملی خود را به اصولی که مدعی پشتیبانی شان هستند، ترجیح می دهند. اما اگر کشوری مانند کانادا نتواند دیدگاه هایش درباره روش های غیرخشونت آمیز برای برابری را که سبب خشم (مثلا عربستان سعودی) می شوند بیان کند، پس ما به چه دردی می خوریم؟

اندرو مک دوگال روزنامه نگار، تحلیلگر و مشاور ساکن لندن، که پیشتر مدیر ارتباطات نخست وزیر قبلی استیون هارپر بود، براین باور است که کانادا دارد در جهان آدم های بد، بهای پیشاهنگی خود را می پردازد.

در مجموع به نظر می رسد کانادا اینک بر سر دوراهی مهم تاریخی بین پایبندی به اصول، و یا منافع کلان اقتصادی قرار گرفته است. اما با توجه به موضعگیری های بلندپایگان سیاسی می توان مفتخر بود، که همچنان بر گزینه دوم پایدار بماند.

مزایا و معایب منابع انرژی سبز
بسیاری از صاحب خانه ها استفاده از منابع انرژی سبز را ترجیح می دهند، زیرا مزایای آن قابل توجه است. با این حال معایبی نیز وجود دارد. برای تصمیم گیری و انتخاب آگاهانه بایستی مزایا و معایب آن توأما مورد توجه قرار بگیرند.

انرژی سبز تنها به انرژی خورشیدی محدود نمی شود و گزینه های دیگری نیز در دسترس می باشند. از جمله انرژی بادی، آبی، زیست توده (biomass)، انرژی دریایی (marine energy) و زمین گرمایی (geothermal energy). زیست توده یک منبع تجدیدپذیر انرژی است که از مواد زیستی به دست می آید. به طور کلی زباله هایی که منشاء زیستی داشته باشند و از تکثیر سلولی پدید آمده باشند، زیست توده نامیده می شوند. توجه داشته باشید که زیست توده شامل مواد زیستی مانند سوخت فسیلی که طی فرایندهای زمین شناسی تغییر شکل یافته اند نمی شود. انرژی دریایی نیز از امواج دریا، جزر و مد، شوری، جریان اقیانوسی و تفاوت در درجه حرارت آب دریا به دست می آید. زمین گرمایی به انرژی حرارتی که در پوسته جامد زمین وجود دارد گفته می شود.

مهم ترین مزیت انرژی سبز، سازگار بودن آن با محیط زیست است. بسیاری از منابع انرژی طبیعی از جمله زغال سنگ و گاز تجدیدپذیر نیستند. منابع آن قابل ترمیم است، اما صدها یا هزاران سال طول می کشد.

یکی از ضعف های انرژی خورشیدی این است که اکثر پانل هایی که در حال حاضر برای خانه ها در دسترس می باشند، امکان تبدیل 25 درصد از پتانسیل موجود در خورشید به انرژی را دارند. مشکل دیگر، وابسته بودن این منابع به شرایط آب و هوایی است. برای مثال نیروگاه های آبی برای تداوم به بارش باران و پر بودن سدها نیاز دارند. توربین های بادی هم برای ساکنان مناطق اطراف آلودگی صوتی ایجاد می کنند. ضمن اینکه استفاده از منابع انرژی سبز در هر جایی امکانپذیر نیست.

منبع
iranjavan

بیشترین بازدید اخبار امروز