گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم:
اسرائیل که در جنگ 12روزه مشخصاً ناکام مانده، پس از پایان این جنگ که بهدرخواست خود او صورت گرفت، سه راهبرد عمده را در مواجهه با ایران در پیش گرفته است؛ نخست اینکه او از طریق واسطهها و بهنحو محرمانه و غیراعلامی پیام میدهد که قصدی برای درگیری ندارد؛ یکی از نمونههای این وساطت پیام، روسیه بود که یکی دو ماه پیش این موضوع را به ایران اعلام کرد، علت این امر مشخص است؛ اسرائیلیها نهتنها تا اینجا قصدی برای تکرار شکستشان نداشتهاند بلکه حتی از اقدام پیشدستانه ایران هم نگرانند و به همین دلیل میگویند که انگیزهای برای نبرد ندارند.
اگرچه ایران در بخش نظامی خود همواره این امر را مفروض میگیرد ـ و البته باید هم بگیرد ـ که جنگ امری کاملاً محتمل و ممکن است و باید آمادگی 100 درصد وجود داشته باشد، اما این آمادگی قطعی نظامی، نباید تلاطمی به حوزههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی تزریق کند. هر بخشی باید بر اساس ماهیت خودش اداره شود. در بخشهای دیگر، آنجا که مربوط به امنیت غذایی و امنیتهای دیگر مردم است، باید همهٔ تدارکات لازم دیده شود، اما این آمادگی لازم نباید با توهم مضرّ، یعنی حاکم بودن همیشگی سایه جنگ، اشتباه گرفته شود، چرا که اولی (یعنی آمادگی کامل همهجانبه) حتماً مفید و دومی، یعنی نگهداشتن سایه جنگ، حتماً نامفید است.
امّا دومین راهبرد دشمن پس از جنگ، ارائه روایت پیروزی خود در آن جنگ 12روزه است که بارها دراینباره صحبت شده است؛ طبیعی هم هست. دشمن قاعدتاً دست روی دست نمیگذارد که فقط ایران روایت خود را از ماجرا بگوید، او هم با ظرفیتهایی که دارد و ظرفیتهای بزرگ غربی که به او کمک میکنند در این حوزه مشغول اقدام است، امّا یک مشکل بزرگ دارد؛ واقعیت با روایت او چندان همسو نیست، اگرچه اگر ایران هم منفعل باشد، روایت میتواند جایگزین واقعیت شود.
اما راهبرد سوم، نگهداشتن سایه جنگ بر سر فضای سیاسی ـ اجتماعی ـ اقتصادی ایران از طریق ابزار رسانه است، این هم از ناحیه دشمن طبیعی است؛ همچنان که ایران نیز قبل از عملیاتهای وعده صادق یک و دو و حتی وعده صادق سه، این فضا را بهطور کامل بر سر اسرائیل گسترد، که مضراتش برای دشمن و فوایدش برای ما آشکار بود، اما حالا این اسرائیل است که میخواهد این وضعیت را درباره ایران جعل کند.
تأکید کردیم که این راهبرد از ناحیه دشمن، طبیعی است؛ اما آنچه غیرطبیعی است کمک عجیب و غریب کانالهای متعدد تلگرامی داخلی است که با غرضهای مختلف به این راهبرد دشمن کمک میکنند، کانالهایی که بسیاری از آنها را اصطلاحاً پچپچنیوز مینامند. این کانالها به خودی خود اعتبار خاصی ندارند، اما سوار بر فضای فعلی میشوند و با شایعات گاه و بیگاه، با اخبار جعلی و غیردقیق، به دشمن عملاً کمک میکنند؛ حتی اگر نیت این کار را نداشته باشند، مثلاً اخباری مانند شلیک موشک به کردستان عراق! پرواز هواپیماهای سوخترسان در مرز ایران! دو جنگنده اسرائیلی از پایگاه هوایی بلند شدند! فلان هواپیمای شناسایی آمریکا را در فلایت رادار دیدیم! و انواع و اقسام اخبار از این دست! که بسیاری از آنها یا دروغاند و یا اتفاقی عادی در منطقه.
با انتشار چنین اخباری در این کانالها، که سعی میکنند اسامیشان دربرگیرنده مفاهیم نظامی یا نامهای نهادهای نظامی باشد، شایعه بهسرعت در کشور گسترش مییابد؛ و البته رسانههای ضدایرانی خارج از کشور هم به آنها دامن میزنند. این گسترش شایعه البته ربطی به اعتبار این کانالها ندارد، بلکه به سوءاستفادهای که آنها از فضای روانی میکنند، بازمیگردد.
ضمن آنکه اساساً در زمان حاضر پیشگوییهای نوستراداموسی درباره جنگ هم «مد» شده است؛ برخی افراد، حتی بعضی از آنها که علاقهمندند «تحلیلگر منطقه» یا «تحلیلگر حوزه جنگ» شناخته شوند، مدام تأکید میکنند که چند روز یا چند هفته دیگر قطعاً جنگ است؛ از این چند روز و چند هفته، چند ماه گذشته است! ولی جنگی نشده است، حال معمولاً کسی یقه آنهایی را که گفتند جنگ میشود و نشد، نمیگیرد، اما اگر خدایناکرده کسی گفت جنگ نمیشود و چند ماه بعد جنگ شود، همه او را مصداق «کذاب» و نادان و حتماً خائن خواهند خواند؛ درحالی که هر دو یک نوع اشتباه کردهاند. شاید کسی بگوید اشتباه اولی (آن که گفت جنگ میشود) هزینهای نداشته اما آن که گفت جنگ نمیشود، کشور را به بیعملی کشانده و هزینه داشته است، این حرف میتواند درست باشد اما نه درباره کسی که این موضوعات هیچ ارتباطی به او ندارد و فقط از ناحیه نوستراداموسنمایی فقط قصد دارد اعتبار جعلی برای خود بتراشد یا کاسبی اقتصادی از طریق کانالهای تلگرامی کند.
آن که باید حواسش به جنگ باشد، نیروهای نظامی و مسئولانند و افرادی که واقعاً تحلیلگرند؛ نه آنها که هیچ سررشتهای غیر از شایعهپراکنی ندارند و از قضا در این برهه، آن که بیجهت و البته بیمبنا میگوید بهزودی جنگ میشود، بهاندازه آنکه بیجهت میگوید جنگ نمیشود، میتواند به کشور ضربه بزند. برای هر جهتی از این نوع تحلیلها باید استدلال وجود داشته باشد و برای هر گفتهای باید کارکرد مثبتی درنظر گرفته شود؛ نه آنکه به اسم انقلابیگری، از سایه جنگ هم برای خود سود ببریم و ادعای نوستراداموسی کنیم.
انتهای پیام/+