تراجنسیتی‌ها؛ از انقلاب فرانسه تا رژه بزرگ کلن و نخستین ملکه زیبائی هلند

Submitted on Mon, 07/10/2023 - 12:04

این دو رویداد، در هلند و آلمان، همزمان با برگزاری رژه همجنس‌گرایان در بسیاری کشورهای دیگر نشان می دهد که همجنس‌گرایان کشورهای غربی پس از تحمل قرن‌ها تعقیب و زندان و تحقیر سرانجام توانسته‌اند جایگاه خود را به عنوان انسان‌های برابر با دیگران کسب کنند.

فراز و نشیب‌های زندگی اجتماعی همجنس‌گرایان در برخی جوامع دموکراتیک و کمونیستی، از انقلاب فرانسه تا امروز چگونه بوده است؟

دگرباشان جنسی و تراجنسیتی‌ها تا اواخر قرن بیستم میلادی هم حتی در بیشتر کشورهای دموکراتیک جهان با تحقیر و آزار و اذیت محافظه کاران روبرو و از حمایت قانونی جدی محروم بوده‌اند.

هرچند که انقلاب فرانسه برای نخستین بار در تاریخ جهان جرم‌انگاری همجنس‌گرائی را لغو کرد، اما در سده‌های ۱۹ و ۲۰، به ویژه در دوران حکومت دست نشانده ویشی، همجنس‌گرایان همچنان با تعقیب قانونی و تحقیر اجتماعی درگیر بودند.

همچنین بخوانیدشهره لرستانی بازیگر سرشناس سینمای ایران هویت جنسیتی جدید خود را آشکار کرد: «دیگر زن نیستم»

قوانینی که حکومت ویشی برای بازداشتن همجنس گرائی اجرا می کرد، پس از شکست نازی‌ها و بازگشت فرانسه به یک حکومت دموکراتیک نیز همچنان تا سال ۱۹۸۲ جاری بود. در این سال بود که فرانسوی‌ها سرانجام قوانین نقض کننده حقوق اجتماعی همجنس‌گرایان را برچیدند.

یک سال پس از تشکیل امپراطوری آلمان در سال ۱۸۷۱، قانون جزائی در ماده ۱۷۵ خود مجازات‌های شدیدی را برای رابطه جنسی میان دو مرد تدوین کرد. ظاهرا جامعه مردسالار آلمان در آن دوران قادر به تصور این امر نبود که ممکن است دو زن نیز نسبت به یکدیگر کشش عاطفی و جنسی داشته باشند.

ماده ۱۷۵ قانون جزای عمومی آلمان تا سال ۱۹۳۵ به قوت خود باقی بود و در این سال، در سایه حکومت نازی‌ها سخنگیرانه‌تر شد. حکومت ناسیونال سوسیالیست‌ها، برای نزدیکی جنسی دو مرد تا ده سال حبس در اردوگاه‌های بازآموزی و بازپروری مجازات اعمال می‌کردند.

Une publication partagée par Rikkie Valerie Kollé (@rikkievaleriekolle)

نخستین بارقه‌های امید به آزادی نسبی برای تراجنسیتی‌ها و همجنس‌گرایان ۱۳ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست نازی‌ها، در آلمان شرقی آشکار شد. در این بخش از جهان از سال ۱۹۵۷ میلادی سختگیری‌ها تا حد قابل توجهی کاهش یافت، اما ۱۲ سال دیگر طول کشید تا آلمان غربی نیز در سال ۱۹۶۹، از اجرای ماده ۱۷۵ قانون مصوب قرن نوزدهم دوری گزیند.

با این همه، همجنس‌گرایان آلمان همچنان تا ۲۵ سال دیگر در آلمان بیمار شناخته می‌شدند و در سال ۱۹۹۴ بود که حقوقدانان آلمان به جرم‌انگاری همجنس‌گرائی پایان دادند.

در اتحاد جماهیر شوروی پیشین، با آن که روابط عشقی و عاطفی میان زنان و مردان نسبت به سایر مناطق جهان آزادتر به نظر می‌رسید، حکومت شوراها در سال ۱۹۳۴ قانونی تصویب کرد که به موجب آن همجنس‌گرایان در صورت شناسائی به یک تا ۵ سال زندان محکوم می‌شدند.

این قانون، در آغاز آخرین دهه قرن بیستم با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از دستور کار خارج شد، اما امروز هم، در مقایسه با کشورهای غربی، روسیه بدترین رفتار را با همجنس‌گرایان دارد و حقوق آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد. شخص ولادیمیر پوتین یکی از بزرگترین دشمنان همجنس‌گرایان در روسیه است.

کوبا که در نظام اجتماعی و اداری خود اتحاد جماهیر شوروی را الگو قرار داده بود، تا دهه هشتاد میلادی همجنس‌گرائی را جزئی از «اخلاق فاسد امپریالیستی» می‌دانست و مجازات می‌کرد، اما در دهه هشتاد قرن بیستم، به تدریج وجود و حقوق همجنس‌گرایان را پذیرفت.

در چین کمونیست نیز روند مشابهی طی شد. در این نظام، از اواخر دهه ۴۰ قرن بیستم تا آستانه قرن بیست و یکم، همجنس‌گرائی همچنان «بزهکاری و ضدیت با اخلاق اجتماعی» محسوب می‌شد و مجازات داشت.

همچنین بخوانیددیدبان حقوق بشر: دگرباشان جنسی در حکومت طالبان، شکنجه و تهدید می‌شوند

امروز با این که به لحاظ قانونی همجنس‌گرایان در آمریکا و اروپا و بسیاری دیگر از کشورهای جهان به برابری حقوقی نسبی رسیده و در برخی کشورها تا حد پذیرش سرپرستی کودکان، ازدواج با یکدیگر و ارث بردن از یکدیگر پیش رفته‌اند، برای اکثریت مردم همین کشورها نیز، گرایش عاطفی و جنسی به همجنس تابو شناخته می‌شود.

در برابر همه این فشارها و محدودیت‌ها، آنچه سبب شده است که همجنس‌گرایان در دو دهه نخست قرن بیست و یکم اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند، در مرحله نخست شهامت آن‌ها در بیان احساسات خود و در مرحله دوم پشتیبانی جدی نهادهای مدافع حقوق بشر و سازمان‌های وابسته به سازمان ملل متحد از حقوق و برابری آن‌ها است.

در بیشتر کشورهای اسلامی همجنس‌گرایی همچنان عملی قبیح شناخته می‌شود و در موارد بسیاری با مجازات مرگ همراه است. این در حالی است که اسناد تاریخی بی‌شماری نشان می‌دهند که در این جوامع گرایش به همجنس کمتر از جوامع غربی نیست. با این تفاوت که در جوامع غربی همجنس‌گرائی یک گرایش آزاد و داوطلبانه است و در بسیاری از کشورهای اسلامی در شکل «تجاوز» و «تجاوز به عنف» آشکار می‌شود و زمینه‌ساز مشکلات روحی و روانی بی‌شماری برای قربانیان است.

به عنوان یک نمونه می توان به رسم نکوهیده «بچه‌بازی» در افغانستان اشاره کرد که تاکنون از میان کودکان بی‌پناه این کشور هزاران قربانی گرفته است. این رسم نکوهیده، هرچند در دوران حاکمیت امارت اسلامی افغانستان تحت نظارت بین‌المللی محکوم شد، اما هرگز اقدامی برای جلوگیری از آن صورت نگرفت. طالبان نیز، مخالفتی با این رسم ضدانسانی نشان نداده‌اند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

منبع
rfi
نوع خبر

بیشترین بازدید اخبار امروز