تاریخ شگفت آور جنگ های ایران باستان و یونان

Submitted on ش., 07/29/2023 - 16:50

نبرد بین ایران و یونان بیش از نیم قرن به درازا انجامید و در سرتاسر مدیترانه شرقی استمرار یافت.

در این جنگ طولانی صدها هزار سرباز در مصاف هایی با یکدیگر جنگیدند که سرنوشت نه تنها ملت ها یا دولت شهرها را تعیین می کرد، بلکه سرنوشت آینده تمدن غرب و خاورمیانه را نیز تعیین می نمود. از پیش از شورش ایونی تا پس از سلسله نبردهای لیگ دلیان، در اینجا جدول زمانی جنگ های ایران و یونان از نظرها گذرانده شده است.

 

در سال ۵۵۹ پیش از میلاد، کوروش دوم سلسله هخامنشیان را تأسیس کرد و بلافاصله به گسترش قلمرو خود پرداخت. پادشاهی لیدیا که دولت شهرهای یونان را در سواحل ایونی (خط ساحلی غرب ترکیه امروزی) تحت سلطه خود درآورده بود.

 

در دوران سلطنت داریوش اول ، امپراتوری هخامنشی بیش از پیش گسترش یافت و بوروکراسی و ارتش بهبود یافت. امپراتوری هخامنشی با منابع انبوه و منابع عظیم نیروی انسانی، توسط بسیاری از مورخان به عنوان اولین ابرقدرت جهان شناخته می شد.

 

داریوش دستور ساخت یک پل پانتونی را بر روی بسفر داد. اما اولین اهداف داریوش شمال یونان بود. او ابتدا به سکاها حمله کرد ، در فرآیند فتح ترکیه شرقی و بخش هایی از اوکراین فعلی.

جزایر لیمنوس و ایمنوس در دریای اژه شمالی مورد حمله و اشغال پارسیان قرار گرفت. این به ایرانیان کمک کرد تا عرضه غلات از دریای سیاه را کنترل کنند. جزیره ناکسوس در سیکلاد نیز هدف تسخیر ایرانیان بود. در سال ۴۹۹، آریستاگوراس، ظالم شهر یونانی یونانی میلتوس، تلاش کرد تا ناکسوس را با حمایت داریوش و ایرانیان محاصره کند. محاصره شکست خورد .

 

شهرهای یونانی ایونی توسط مستبدانی اداره می شدند که مدیون خراج و وفاداری به ایرانیان بودند. پس از تلاش ناموفق برای تصرف ناکسوس، آریستاگوراس، که این اکسپدیشن را ترویج می کرد، از انتقام جویی ایرانیان می ترسید. او به همراه پدر همسرش هیستیائوس، حکومت مشروطه را در میلتوس اعلام کرد و ظالمان را از سایر ایالت–شهرها بیرون کرد.

آریستاگوراس با کشتی به سرزمین اصلی یونان رفت و به دنبال کمک بود. اسپارتها او را نپذیرفتند، اما آتنی‌ها قول دادند که ۲۰ ترییر بفرستند، و ارتریایی‌ها ۵ قبرس. این اقدام باعث شورش در جاهای دیگر شد. یونانیان در ایالت های کاریا، بسفر، هلسپونت و قبرس علیه ایرانیان قیام کنند.

سه گروه ارتش فارس برای مقابله با قیام ها اعزام شدند. ایرانیان ابتدا بر بازپس گیری کنترل قبرس تمرکز کردند. اگرچه در نبرد ناوگان به شورشیان شکست خوردند، اما یونانیان قبرس را در خشکی شکست دادند و آخرین دژ یونانی در جزیره در سال ۴۹۶ قبل از میلاد تسلیم شد.

اگرچه دو گروه ارتش ایرانی با شکست در دست کاریان ها به تأخیر افتادند ، توانستند کنترل بسفر و هلسپونت را دوباره به دست گیرند. با ناوگان بزرگی از کشتی‌هایی که از فینیقیه، مصر و قبرس به خدمت گرفته شده بودند، ایرانیان به پیروزی قاطعی در دریا دست یافتند و سپس به طور سیستماتیک کنترل دولت شهرهای شورشی در ساحل را به دست گرفتند. میلتوس در سال ۴۹۴ قبل از میلاد تصرف شد و شورش ایونی در سال ۴۹۳ قبل از میلاد به طور کامل خنثی شد.

آمفورایی که یک هوپلیت یونانی را در نبرد با یک سرباز ایرانی، از طریق موزه هنر متروپولیتن به تصویر می‌کشد.

 

پس از شورش ایونی، ایرانیان تدارک حمله به سرزمین یونان و آرام کردن یونانیان را فراهم کردند. 

لشکرکشی مردونیوس در سال ۴۹۲. قبل از میلاد 

قبل از اینکه یونان مستقیماً مورد حمله قرار گیرد، باید در نواحی اطراف آماده سازی می شد. داماد داریوش، مردونیوس، این تلاش را در سال ۴۹۲ پیش از میلاد رهبری کرد. او دوباره به تراکیا که یوغ کنترل ایران را کنار گذاشته بود، حمله کرد و مقدونیه را که تابع ایران بود، کاملاً تحت سلطه خود در آورد.

ناوگان مردونیوس به تاسوس رفت و جزیره را تحت سلطه خود درآورد، اما پس از آن فاجعه رخ داد و ناوگان در طوفان شدیدی گرفتار شد که بسیاری از کشتی‌ها را نابود کرد و هزاران نفر را غرق کرد.

علیرغم این مشکلات و همچنین مشکل داشتن با یک قبیله محلی تراکیا، بریگی ها، این کارزار در مجموع موفقیت آمیز بود، زیرا رویکردهای استراتژیک به یونان را تضمین کرده بود.

 

قبل از حمله کامل ایرانیان به سرزمین یونان، داریوش می خواست متحدانی را در یونان به دست آورد. او دیپلمات هایی را به هر یک از ایالت-شهرها فرستاد و درخواست «خاک و آب» کرد – روشی سنتی برای درخواست تسلیم. بسیاری از ایالت ها از ترس خشم ایرانیان این پیشنهاد را پذیرفتند. آتن دیپلمات ها را محاکمه کرد و آنها را اعدام کرد، در حالی که اسپارتی ها به سادگی آنها را به پایین چاه انداختند.

“المپیاس”؛ بازسازی یک ترییر یونانی، ۱۹۸۷، از طریق نیروی دریایی یونان.

دومین و اصلی ترین لشکرکشی در سال ۴۹۰ قبل از میلاد به راه افتاد و تحت فرمان یک مادها به نام داتیس و آرتافرنس، پسر یک ساتراپ قدرتمند بود. اولین هدف جزیره رودس، درست در سواحل جنوبی ایونیا بود. ایرانیان تلاش کردند شهر لیندوس را محاصره کنند اما موفق نشدند.

جزیره ناکسوس در سیکلادس اولین قربانی ایرانیان بود. شهرک ها سوختند و جمعیت یا به کوه ها گریختند یا به بردگی گرفتند.

هدف بعدی جزیره دلوس بود، اما پس از نشان دادن قدرت خود، داتیس نیازی به تخریب شهرک ها احساس نکرد. سپس ناوگان از طریق جزیره سیکلادس عبور کرد و گروگان ها و نیروها را گرفت تا اینکه به شهر Karystos در Euboea، سرزمین اصلی یونان رسیدند. شهر از تسلیم گروگان ها خودداری کرد و تا زمانی که رهبران به ایرانیان تسلیم شدند ویران شد.

اولین شهر بزرگی که ایرانی ها با آن مواجه شدند اریتریا بود که محاصره شد. پس از شش (یا هفت) روز، شهر تسخیر شد، ویران شد و جمعیت به بردگی کشیده شد.

 

حرکت بعدی پارس ها فرود آمدن ارتش بود. آنها ساحل ماراتون را انتخاب کردند ، جایی که با ارتش یونانی، عمدتاً از آتن، مواجه شدند. پنج روز بن بست آغاز شد. اگرچه ایرانی ها بیش از ۲ به ۱ از یونانی ها بیشتر بودند، اما تصمیم گرفتند که سربازان خود را بر روی کشتی های خود بارگیری کنند و مکان دیگری را برای فرود انتخاب کنند. با این حال، هنگامی که سواره نظام بارگیری شد، یونانی ها حمله کردند و قبل از دستیابی به یک پیروزی قاطع، جناح های ایرانی را شکست دادند و هر گونه امیدی را که ایرانی ها برای ادامه لشکرکشی داشتند در هم شکستند.

 

پس از شکست ایران، مشخص شد که برای شکست دادن دولت شهرهای یونان، به ویژه در صورت متحد شدن، به نیروی تسلیحات بسیار بیشتری نیاز است. داریوش شروع به ساختن ارتش عظیمی برای انجام این وظیفه کرد. با این حال داریوش در سال ۴۸۶ درگذشت و پسرش خشایارشا یکم به ساختن ادامه داد. در سال ۴۸۱ قبل از میلاد، ساخت و ساز کامل شد و خشایارشا حرکت به سمت یونان را آغاز کرد .

دومین حمله ایرانیان به یونان اوج درگیری را نشان خواهد داد. خشایارشا با ارتشی ده برابر بزرگتر از ارتش داریوش، کاملاً مطمئن بود. ارتش ایران از هلسپونت بر روی دو پل پانتونی عظیم عبور کرد. مورخان مدرن ارتش را حدود ۲۰۰۰۰۰ سرباز تخمین می زنند که توسط ناوگانی بین ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ سه گانه پشتیبانی می شود.

یونانی ها تصمیم گرفتند از گذرگاه باریک ترموپیل دفاع کنند زیرا گلوگاه برتری عددی ارتش ایران را کاهش می داد. به رهبری پادشاه اسپارتی لئونیداس، چندین هزار نفر از هوپلیت یونانی به مدت دو روز از این پاسگاه دفاع کردند. پس از اطلاع از اینکه ایرانیان در شرف دور زدن نیروهای یونانی هستند. لئونیداس نیروی اصلی یونانی را اخراج کرد و در کنار ۳۰۰ جنگجوی اسپارتی و ۷۰۰ تسپیایی در عقب ماند تا پیشروی ایرانیان را به تأخیر بیندازد. در روز سوم، ایرانیان ترموپیل را گرفتند و لئونیداس و سپاهیانش را کشتند.

 

در حالی که نبرد ترموپیل در حال انجام بود، ناوگان یونانی متشکل از ۲۷۱ تریری از تنگه آرتمیزیم دفاع کردند و از جناح یونانی در ترموپیل محافظت کردند. پس از شکست در ترموپیل، ناوگان یونانی که به شدت آسیب دیده بود عقب نشینی کرد.

تصویر یک هنرمند از نبرد سالامیس. تصویر از طریق بی بی سی

پس از دستیابی به تقریباً تمام شمال یونان، ایرانیان آتن را سوزاندند. آنها همچنین امیدوار بودند که بتوانند با نابود کردن ناوگان یونان، یونانی را مجبور به تسلیم کنند. ناوگان یونانی تحت رهبری تمیستوکلس به سمت تنگه سالامیس مستقیماً در سواحل غرب آتن عقب نشینی کرد. در اینجا اعداد ایرانی علیه ناوگان مهاجم که در تلاش برای مانور بودند، کار کردند. یونانیان پس از انهدام ۲۰۰ کشتی ایرانی، پیروزی قاطعی را به دست آوردند.

 

ارتش ایران تلاش کرد یونانیان را به بیرون بکشاند تا ایرانیان بتوانند از سواره نظام خود استفاده کنند. آنها در شمال رودخانه کوچکی در نزدیکی شهر Plataea اردو زدند. ارتش یونان، که به شدت از تعداد آنها بیشتر بود، تلاش کرد تا بر ایرانی ها غلبه کند، اما در فضای باز گرفتار شده و از هم جدا شدند. علیرغم اشتباه تاکتیکی، هوپلیت های یونانی برای پیاده نظام ایرانی بسیار قدرتمندتر از آن بودند که بتوانند با آن مقابله کنند و ارتش ایران در نبرد Plataea درهم شکست.

چند روز بعد، احتمالاً با الهام از اخبار آنچه در آن سوی دریای اژه اتفاق می‌افتد، یک ارتش یونانی در Mycale در آسیای صغیر، ارتش ایرانی را که برای مقابله با آنها فرستاده شده بود، شکست داد. یونانیان با کمک یونانیان یونیایی که علیه فرماندهان ایرانی خود روی آوردند، اردوگاه ایرانیان را به تصرف خود درآوردند و کشتی های ایرانی باقی مانده را در نبرد سرنوشت ساز دیگری سوزاندند.

پس از پیروزی در Plataea و Mycale، جنگ یونان و ایران نقطه عطف بزرگی را شاهد بود و یونانیان به حمله پرداختند. آتنی ها شهر سستوس را محاصره کردند و در تلاشی برای جلوگیری از دسترسی ایرانیان به هلسپونت، شهر سستوس را تصرف کردند.

سال بعد، یونانیان به سمت بیزانس حرکت کردند که پس از محاصره شهر، آن را به تصرف خود درآوردند. با کنترل سستوس و بیزانس، هلسپونت و بسفر عملاً از ایرانیان محروم شدند. این اقدام به دومین تلاش برای حمله به یونان پایان داد.

پس از تلاش نافرجام خشایارشا برای تسلط بر یونان، یونانی ها دست به حمله زدند.

در سواحل جنوبی ترکیه امروزی، ایرانیان شروع به بازسازی ناوگان خود کردند. این ناوگان توسط یونانی ها منهدم شد و یونانی ها به آن حمله کردند و آن را منهدم کردند. حدود ۲۰۰ کشتی ایرانی اسیر یا نابود شدند.

در اواسط دهه ۴۸۰ قبل از میلاد، ساتراپی مصر علیه حکومت ایران شورش کرد. پس از حدود دو دهه، آتنی ها تصمیم گرفتند که درگیر شوند و از مصریان حمایت کنند. زمانی که نیروهای یونانی محاصره و نابود شدند، این کارزار با فاجعه پایان یافت.

مورخان در مورد اینکه آیا یک معاهده صلح رخ داده است یا خیر، اختلاف نظر دارند، اما به نظر می رسد که درگیری کاهش یافته است، و اقداماتی انجام شد که نشان می دهد نوعی توافق انجام شده است، که درگیری را به پایان رساند. تاریخ قابل توجه پیشنهادی ۴۴۹ قبل از میلاد است، زمانی که یونانی ها جزیره قبرس را ترک کردند.

هوپلیت یونانی که یک ایرانی را به دست هنرمند ناشناس، قرن ۵ قبل از میلاد، توندو یک فنجان نوشیدنی کیلیکس، از طریق موزه ملی اسکاتلند، ادینبورگ به دست می آورد.

جنگ‌های یونان و ایران در تمام مدت خود ادامه یافت. اگرچه درگیری آشکار بین یونانی ها و ایرانی ها پایان یافت، اما به هیچ وجه پایانی برای مبارزه بین این دو نهاد نبود و همچنین پایانی بر تأثیرات جنگ بر مردم عادی نبود. ایران درگیر درگیری‌های دیگری شد، در حالی که یونان به جنگ خونین بین اسپارت و آتن موسوم به جنگ پلوپونزی فرو رفت . یک قرن دیگر می گذشت تا اسکندر مقدونی وارد صحنه شود و به امپراتوری هخامنشی پایان دهد.

منبع
tarikhema
نوع خبر

بیشترین بازدید اخبار امروز