به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، از چند روز قبل آتش به پیکر جنگلهای هیرکانی در شرق استان گلستان محدوده شهرستانهای کلاله، گالیکش، مینودشت، آزادشهر و علی آبادکتول افتاده است و منشأ آن براساس اظهارات مسئولان و کارشناسان جز عامل انسانی نیست. سهل انگاری عدهای در خاموش کردن آتشی که روشن کردهاند در شرایط کنونی که جنگلها به انبار باروت شبیه است، فاجعهای بزرگ رقم میزند که نمونهاش را در جنگلهای الیت مازندران و هیرکانی شرق استان میتوان به خوبی مشاهده کرد.
.
روز گذشته با هماهنگی که با منابع طبیعی استان انجام شد راهی عرصههای جنگلی شرق استان شدیم. هرچند جابه جایی بین شهرهای مختلف انرژی ما را گرفته بود اما در نهایت تصمیم بر حضور در ارتفاعات روستای ساسنگ در شهرستان مینودشت شد. از اداره منابع طبیعی شهرستان آزادشهر به سمت این منطقه حرکت کردیم. در میانه مسیر و نرسیده به روستای سوسرا یکی از راه بلدهای روستایی همراه ما شد تا بتواند مسیر دسترسی سریعتری به عرصه به ما نشان دهد.
حدود 2 و ساعت نیم در جادهای پر از سنگلاخ که برخی جاهایش بسیار ناامن بود، رفتیم. در برخی نقاط دود دیده و بوی سوختن چوب را میشد به خوبی حس کرد. هرچه ارتفاع بالاتر میرفت و مسیر دسترسی سختتر میشد، درباره علت وقوع آتش در ذهن ما هم سوالات بیشتری شکل میگرفت. هرچند آقای میردار تأکید میکرد که با وجود این جاده نامناسب اما مردم اینجا تردد زیادی دارند.
همزمان که ما در مسیر پیش میرفتیم تعدادی خودروی دولتی متعلق به دستگاههای مختلف از عرصه در حال بازگشت بودند و برخی از اهالی بومی منطقه نیز که با موتورهایشان برای کمک به اطفا حریق رفته بودند بر میگشتند البته که خستگی را میشد به خوبی از چهرههایشان دید؛ این نوید اطفای آتش را در منطقه میداد.
جادههای جنگلی بعد از توقف طرحهای جنگلداری و اجرای طرح تنفس، مستهلک شده و دیگر در حال از بین رفتن هستند. یکی از دلایلی که زمان دسترسی نیروها به عرصههای دچار حریق را افزایش میدهد، از بین رفتن همین جادههاست. مسیری که در گذشته شاید در یک ساعت طی میشد حالا باید با حدود سه ساعت با احتیاط و به جان خریدن خطرهای مختلف به ویژه در شب هنگام در آن تردد کرد.
آقای میردار که راه بلد ماست در مسیر آنچنان با عشق هوای ارتفاعات را تنفس میکند که دلت میخواهد همراهش شوی و ریهها را با نفسهای عمیق از هوای این منطقه پر کنی اما بوی دود نمیگذارد! و آدم را به سرفه میاندازد.
دیگر شب شده و تاریکی بر همه جا حاکم است، حالا میتوان نقطههای آتش را بهتر دید حتی از راه دور! در دو طرف جاده هنوز در برخی نقاط به صورت لکهای درختان در حال سوختن هستند. برخی درختان سرپا هم بر روی تنه و شاخههایشان آتش دارند.
کندههای درختان که روی زمین افتادهاند همچنان میسوزند. آقای میردار میگوید وسعت زیادی از ارتفاعات ساسنگ دچار آتش سوزی شده و اگر روز بود میشد آثار این حریق را بهتر دید.
حالا کم کم هم بوی دود بیشتر شده و هم تعداد لکههای آتش، همچنان در برخی نقاط لاشبرگها و کندهها و تنه درختان در حال سوختن است. یکی از دلایل گسترش و طولانی شدن این حریقها، درختانی است که شکسته و خشکیده و افتاده در کف جنگل هستند. قبلا این درختان در قالب طرحهای جنگلداری از عرصهها خارج میشد و در مواقع آتش سوزی کار برای مهار و اطفای آتش راحتتر بود.
پس از حدود دو ساعت و نیم به محلی رسیدیم که تلفن همراه کمی آنتن میداد و آقای حسینی مدیر منابع طبیعی مینودشت در حال صحبت با نیروهایش بود تا در خصوص آتشی که در منطقه قلعه قافه رخ داده و از دور هم خط آتش به طور کامل پیدا بود، نیروهای واکنش سریع را اعزام کند.
لکهگیریهای این عرصهها حتی شبانه هم توسط نیروهای منابع طبیعی در حال انجام بود. مدیرمنابع طبیعی مینودشت میگفت آتش سوزی که در قلعه قافه گزارش شده در منطقهای صخرهای و صعب العبور است و نیروهای واکنش سریع که با تراکتور به نزدیکی آتش رسیده بودند باید پیاده یک مسیر را طی کنند تا به آتش برسند و در چنین شرایطی خدا نکند که صخرهای زیر پایشان بلغزد و آن وقت است که فقط خدا باید به نیروها رحم کند. درست میگفت!
صحبتهایمان درباره حریق منطقه ساسنگ مینودشت ادامهدار شد، آتش سوزی که توسط نیروهای منابع طبیعی و با کمک نیروهای بومی منطقه و گروههای بسیج و مشارکت هلال احمر حالا فروکش کرده اما هنوز نقاط و لکههایی از آتش در در جنگل وجود دارد که بناست امروز هم 100 نفر نیروی منابع طبیعی و مردمی در این منطقه حضور پیدا کرده و به پایش منطقه بپردازند.
پاییز همیشه فصلی بحرانی برای جنگلهای گلستان است؛ با خزان درختان و ریختن برگهای خشکیده در کف جنگل و عدم بارشهای موثر این عرصهها انبار باروتی هستند که فقط منتظر یک جرقه کوچک هستند.
تا زمانی که باران نبارد، هیچ تضمینی وجود ندارد که آتش دیگر به سراغ جنگلها نیاید، در این شرایط که جنگلها بیشتر از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار دارند باید دست به دست هم داد و از روشن کردن آتش حذر کرد.
دیگر ساعت از 21 گذشته و ما در مسیر بازگشت از ساسنگ هستیم، تلفنهای همراه آنتن نمیدهد، البته مدیر منابع طبیعی مینودشت هم همین را به عنوان یک دغدغه جدی مطرح کرده بود و میگفت نه بیسیم و نه تلفنهای همراهمان آنتن نمیدهد و مجبوریم برای اطلاع از حال همکاران و روند اطفا در نقاط مختلف، به یک محدوده در ارتفاعات بالاتر برویم و دوباره برگردیم تازه آن هم شانس بیاوریم آنتن قطع نشود!
به روستای سوسرا رسیدیم و آقای میردار خداحافظی میکند و میرود، میگوید خداکند دیگر هیچ وقت جنگل آتش نگیرد و زیر لب میگوید کاش باران ببارد!
انتهای پیام/