همشهری آنلاین - سیدسروش طباطباییپور: فاطمه(س) بهخصوص پس از رحلت پدر مهربانش سخنانی کنشگرانه و حقطلبانه ایراد کرد که شنیدنش گوش هوش هر انسان ظلمستیزی را مبهوت میکند. اما برای الگوبرداری از بانوی ۲عالم باید او را در روایاتی که در دل تاریخ به یادگار مانده، جستوجو کرد و او را در میان واژگانی که در میان سطرسطر کتابها، افتخار همنشینی با نام مبارکش را داشتهاند و دارند، یافت و از او سرشار شد.
حالا بهمناسبت سالروز شهادت بزرگبانوی دو عالم، حضرت زهرا سلامالله علیها، گشتی در میان کتابهایی میزنیم در حوزه بزرگسال، شعر و ادبیات، نوجوان و کودک و کتاب هایی را معرفی میکنیم که به نام حضرت فاطمه (س) مزیناند و درباره او نوشتهاند!
بخش بزرگسال:
آیتالله سیدکاظم ارفع در این کتاب تلاش کرده با زبانی ساده و مستند، الگویی عملی را از زندگی حضرت زهرا(س) برای زنان مسلمان ارائه دهد. او در این کتاب به ویژگیهای اخلاقی، عبادی، خانوادگی و اجتماعی توجه دارد: «حضرت فاطمه(س) در خانه پدر نمونه دختری مهربان، فهیم و یاریرسان بود. او نهتنها در کارهای خانه به مادر و پدر کمک میکرد، بلکه در سختترین لحظات پشتیبان پیامبر(ص) بود. پیامبر دربارهاش فرمود: فاطمه پاره تن من است، هرکه او را بیازارد، مرا آزرده است...»
شاید یکی از اثرگذارترین بخشهای کتاب، بخش پایانی آن است. وقتی که دکتر بعد از فراوان گفتنها، میگوید که نمیداند از او چه بگوید و چگونه بگوید، و ادامه میدهد: «میخواستم بگویم که فاطمه دختر خدیجه بزرگ است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم فاطمه دختر محمد است، دیدم که فاطمه نیست... نه، اینها همه هست و اینهمه فاطمه نیست؛ فاطمه فاطمه است!» این کتاب را برخی انتشاراتیها مثل «حسینیه ارشاد» و «نیلوفر» منتشر کردهاند.
شجاعی در «کشتی پهلوگرفته» تلاش کرده با نثری شاعرانه و مرثیهگونه به زندگی حضرت بپردازد. او در هر فصل براساس روایات از زبان یکی از شخصیتهای نزدیک به حضرت فاطمه زهرا(س) زندگی او را روایت میکند و این ساختار چندصدایی یکی از ویژگیهای منحصربهفرد و تأثیرگذار این کتاب است. در همان ابتدای کتاب، نویسنده ضربه نهایی را به خواننده وارد میکند؛ آنجا که از نگاه پیامبر میگوید: «این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمیآورد؟...»
بخش شعر و ادبیات:
شاید بتوان این کتاب را در بخش شعر معرفی کرد؛ زیرا نویسنده که خود شاعر است، در میان بخشهایی که با نثر ادبی به روایتهای تاریخی و تحلیلی از زندگی حضرت زهرا(س) پرداخته، بهطور مستقیم اشعاری آیینی از خودش، افشین علا، علیرضا قزوه، سعید بیابانکی و دیگران نقل کرده. حتی نثر کتاب که آن را قدیانی منتشر کرده، گاهی چنان شاعرانه میشود که مرز میان نثر و نظم را محو میسازد؛ «فاطمه به کوتاهی آهی بود که از دل پیامبر برخاست و به بلندای ماهی که بر آسمان ولایت تابید.»
مجموعهای از ۴۰خاطره و روایت از ۴۰شهید انقلاب، دفاعمقدس و مدافعان حرم است که همگی بهنوعی با ارادت خاص به حضرت زهرا(س) پیوند خوردهاند؛ خاطراتی که در آنها حضرت زهرا(س) بهعنوان الگوی عشق، ایثار و شفاعت نقش محوری دارد و با ابتکار، روایت و شعر در هم تنیده است. در این کتاب میخوانیم: «علیرضا همیشه میگفت من فقط یک آرزو دارم؛ روز شهادت حضرت زهرا(س) شهید شوم. سال۱۳۶۵، در شلمچه، در قنوت نماز صبح، در همان روزی که آرزو داشت، آسمانی شد...»
بخش نوجوان:
در این کتاب علی شعیبی تلاش میکند با بهرهگیری از منابع تاریخی و دینی معتبر و تمرکز بر فضایل اخلاقی و ایثار و زهد، داستان زندگی این بزرگبانوی عالم را به شکلی داستانی روایت کند؛ آنهم داستانی ساده و قابل فهم برای گروه سنی نوجوان. در بخشی از کتاب که آن را دفتر نشر معارف منتشر کرده میخوانیم: «علی(ع) به سلمان فارسی فرمود: خودت را به فاطمه(س) برسان... سوگند به خدا اگر فاطمه... به کنار قبر پیامبر برود و ناله کند، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمیماند و زمین همه آنها را میبلعد...»
کلهر با کمک منابع تاریخی به حضرت زهرا نگاهی انسانی دارد و با نثری شاعرانه داستان را از نگاه فرشتههایی کوچک بهگونهای روایت میکند که از بهشت چشم به فاطمه دوختهاند تا کشف کنند چرا دختر پیامبر اینقدر برای خدا جایگاهی والا دارد. در این کتاب که «سروش» آن را منتشر کرده میخوانیم: «تو از بهشت آمدهای. از همانجا که فرشتگان نامت را با احترام بر زبان میآورند. تو آمدهای تا زمین را روشن کنی، تا خانه پیامبر را با عطر یاس پر کنی...»
بخش کودک:
داستانهایی مصور و روان در ۱۴جلد که هرکدام یکی از ۱۴معصوم را معرفی میکنند. صفحات رنگی و تصویرگری کوثر رضایی، حسوحال قصه را برای کودک ملموستر کرده و زمینه ارتباط عاطفی عمیقتری با شخصیت حضرت فراهم آورده است. در جلد سوم این کتاب که آن را نشر جمال منتشر کرده، میخوانیم: «فاطمه به مردم کمک میکرد و فقط به فکر خود و خانوادهاش نبود؛ مثلاً به فقیران شهر غذا و لباس میداد، گاهی غذا و لباس خودش را به آنان میبخشید. او وقت دعا هم به فکر دیگران بود...»
این کتاب که آن را انتشارات رود آبی به زیوز طبع آراسته، داستانی لطیف و کودکانه درباره حضرت زهرا است که از زبان دختربچهای به نام سَما روایت میشود. سما در همسایگی پیامبر اسلام(ص) زندگی میکند و با نگاهی کودکانه و سرشار از احساس، ماجرای تولد حضرت زهرا(س) را برای مخاطب بازگو میکند. «یک روز نانا را صدا کردم: زود بدو بیا. بانو دارد حرف میزند و میخندد؛ ولی هیچکس را نمیبینم!» نانا گفت: «خب... شاید با یک فرشته حرف میزند. یادت است گفته بودم فرشتهها به خانه پیامبر میآیند...»
* برگرفته از نام کتابی از علی موسوی گرمارودی