به گزارش همشهری آنلاین، جنگل نوردی در ایران یکی از جذابیت های ویژه در حوزه گردشگری محسوب می شود و گردشگری مسئولانه در جنگل نوردی یکی از دغدغه های مهم در این حوزه است. روزنامه همشهری به این بهانه و همچنین بهانه انتشار جدیدترین شماره کتاب مجله «سرزمین من» (شماره پنجم) با عنوان «نگین سبز 14 میلیون هکتاری» در تلویزیون اینترنتی خود به گردشگری مسئولانه در جنگل نوردی پرداخت. این شماره راهنمای کامل جنگل نوردی در ایران شامل می شود که حدود 50 جنگل جذاب کشور را معرفی کرده است. رحیم یعقوب زاده، استاد دانشگاه علم و فرهنگ و مهلا داریان، سردبیر مجله سرزمین من در این برنامه تلویزیونی حضور داشتند.
جنگل نوردی آداب خاصی دارد که توجه به آن می تواند به گردشگری مسئولانه تبدیل شود. در این نوبت از برنامه تلویزیون اینترنتی همشهری، رحیم یعقوب زاده، استاد دانشگاه علم و فرهنگ درباره اینکه گردشگری مسئولانه چیست، گفت: «وقتی صحبت از گردشگری مسئولانه میکنیم، در واقع نه از یک نوع گردشگری، بلکه از یک رویکرد گردشگری حرف می زنیم. چنین رویکردهایی و انواع دیگر گردشگری مانند اکوتوریسم به عنوان زیرشاخه های گردشگری در طبیعت شکل گرفته یا به مفهوم گردشگری پایدار رسیده است. در این دستهبندی جنگل و جنگل نوردی به عنوان یکی از زیرشاخه های گردشگری در طبیعت شناخته می شود. حالا بعضا در این تعاریف هم پوشانی هایی نیز صورت می گیرد.»
مهلا داریان، سردبیر مجله «سرزمین من» در ادامه این بحث درباره دلیل انتخاب موضوع جنگل برای پنجمین شماره «سرزمین من» گفت: «در مدت اخیر واژهای به نام حمام جنگل در فضای مجازی ترند شده است. حمام جنگل یک اصطلاح ژاپنی است که از دهه 1980 میلادی، وقتی ژاپن به سمت صنعتی شدن حرکت کرد، به کار برده شد. مردم ژاپن با طبیعت خیلی صمیمی هستند و در زمان صنعتی شدن، از طبیعت دور شدند. مردم در فضای شهری دچار استرس و اضطراب بودند و دانشمندان و پزشکان ژاپنی سعی کردند راه حلی برای بازگشت مردم به طبیعت پیدا کنند. بنابراین، روشی را به نام حمام جنگل ابداع کردند. یعنی شما وارد جنگل می شوید، درختان را در آغوش می گیرید، بر روی برگ ها پیاده روی می کنید و به موسیقی خود جنگل گوش می دهید و روح خود را پاکسازی می کنید. این بهانه ای شد که ما به موضوع جنگل نوردی بپردازیم.»
استاد دانشگاه علم و فرهنگ معتقد است جنگل اساساً چنان ظرفیتی دارد که ما می توانیم حتی با تعبیر حمام روح (یعنی کاهش اضطراب و تشویش که در زندگی روزمره روی می دهد) از محیط جنگل و آرامش و سکوت آن استفاده لازم را ببریم.
یعقوب زاده تاکید کرد: «شاید خیلی از جاذبه های طبیعی دیگر به اندازه جنگل نتواند روح را جلا داده و ایجاد آرامش کند؛ مانند صدای پرندگان، صدای ریزش برگ ها و آن نسیم خنکی که در جنگل وجود دارد. شاید ما در نواحی بیابانی نتوانیم چنین تجربه ای را به دست بیاوریم. این ظرفیت و زیبایی که جز مخلوقات خدا هست، وقتی وارد عصر پست مدرن و بعد پسامدرن می شویم، شکل جدیدی را پیدا می کند. یعنی دارای ظرفیت هایی می شود که ناشی از نوع تفکر است و تغییرات نگاه انسان به طبیعت را نشان می دهد. شاید 70 یا 100 سال پیش نوع نگاه انسان نسبت به طبیعت به گونه ای دیگر بود و اکنون تغییراتی در این نگاه به وجود آمده است. 100 سال پیش شاید خیلی ها شاخ و برگ درختان و حتی خود درختان را از تنه قطع می کردند تا مثلا به عنوان هیزم از آن استفاده کنند. اکنون این نگاه ها در دنیا تغییر کرده و چنین اقداماتی بسیار کاهش یافته است.»
او افزود: «این البته به مفهوم آن نیست که در کشوری مانند ایران درختی قطع یا شاخ و برگی شکسته نمی شود. ما حتی با پدیده جنگل سوزی مواجه هستیم که تعمدی یا غیرعمدی است. همچنین با پدیده هایی مثل بهره برداری از جنگل مانند مصارف چوب یا کاغذسازی و غیره مواجه هستیم. همین دست اتفاقات، انقراض جنگل و برخی از گونه های گیاهی را به همراه دارد.»
مهلا داریان، سردبیر کتاب مجله «سرزمین من» در ادامه برنامه تلویزیون اینترنتی همشهری گفت: «خیلی ها فکر می کنند انقراض تنها برای حیوانات است در صورتی که درخت هم منقرض می شود. در جنگل های هیرکانی چند گونه بسیار مهم را داشتیم که منقرض شدند که یکی شمشاد هیرکانی است.»
رحیم یعقوب زاده، استاد دانشگاه علم و فرهنگ نیز با ذکر مثالی در این باره گفت: «جنگل هیرکانی با قدمتی 50 میلیون ساله که یکی از متنوع ترین جنگل های دنیا محسوب می شود، در معرض پدیده های جنگل سوزی و بهره برداری از جنگل قرار دارد. کشورهایی چون ترکیه، روسیه، کانادا و... با داشتن وسعت بالایی از جنگل ها، هیچ کدام این جنگل ها و تنوع گیاهی هیرکانی، زاگرس، جنگل بلوط و.. را ندارند. یعنی در جای جای کشور ما جنگل های منحصر به فردی وجود دارد، ولی متاسفانه آن نگاهی که باید به این جنگل ها بشود، نشده و نمی شود. آمارها بیانگر این است که از ۱۲۵۰۰۰ هکتار جنگل های کشور هر ساله ۱۶۵ هزار هکتار از آن کاسته می شود. این یک خبر بسیار بد و یک معضل برای طبیعت ایران به حساب می آید. البته در خوش بینانه ترین حالت گفته می شود ایران جزو سه یا پنج کشور دارای بیشترین تنوع زیستی و محیط زیستی یا گیاهی و جانوری در دنیا است.»
یکی از انواع گردشگری، جنگل نوردی است. به گفته استاد دانشگاه علم و فرهنگ، هرچند این شاخه هنوز در کشور ما به طور گسترده رواج پیدا نکرده، اما ایران به عنوان مقصد گردشگری تفریحی و فرهنگی شناخته می شود.
رحیم یعقوب زاده گفت: «گردشگران داخلی عمدتاً به نواحی شمالی کشور، سواحل یا بناهای تاریخی سفر میکنند. با این حال، در ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر، طبیعتگردی در ایران رشد قابل توجهی داشته و خوشبختانه جوانان علاقه مند به سفر به دل طبیعت هستند. سفر به جنگل اصولی دارد که رعایت آن برای حفظ محیطزیست ضروری است. گردشگران باید بدانند به کدام جنگل سفر میکنند، جنگل های شمال مانند مازندران، گیلان و گلستان یا جنگل های زاگرس.»
او ادامه داد: «همچنین فصل سفر به جنگل اهمیت زیادی دارد؛ برای مثال، بهترین زمان سفر به جنگل های شمال، بهار و تابستان است که هوا خنکتر و طبیعت سرسبزتر است. یکی از مشکلات رایج در سفرهای جنگلی، نبود آموزش و آگاهی کافی در میان برخی گردشگران است. آلودگیهای صوتی و بصری از جمله آسیب هایی هستند که می توانند به اکوسیستم جنگل لطمه بزنند. برای مثال، پخش موسیقی بلند در فصل بهار که زمان زاد و ولد بسیاری از پرندگان و حیوانات است، می تواند آرامش آنها را برهم زده و چرخه طبیعی زندگی شان را مختل کند.»
یعقوب زاده ادامه داد: «از سوی دیگر، ریختن زباله در حاشیه جنگل ها و جادهها، جلوهای از آلودگی بصری است که متأسفانه در بسیاری از مناطق شمالی کشور مشاهده می شود. این رفتارها نیازمند آموزش، اطلاع رسانی و فرهنگ سازی است. جنگل ها ثروت طبیعی و نعمتی خدادادی هستند که باید به بهترین نحو از آن محافظت کنیم تا برای نسل های آینده نیز باقی بمانند. این همان گردشگری مسئولانه است.»
در ادامه سردبیر کتاب مجله «سرزمین من» نیز گفت: «در صحبت های آقای یعقوب زاده به استان گلستان اشاره شد. ما اولین سفر اکتشافی مان را به جنگل گلستان و پارک ملی گلستان داشتیم. هدف مان بررسی معضل کندن قارچ های ترافل بود. هر سال در اردیبهشت ماه، قارچ های بسیار خاصی در جنگل های هیرکانی رشد میکنند که قیمت های چند صد هزار دلاری دارند و به کشورهای اروپایی، به ویژه فرانسه، صادر می شوند. در آن کشورها، این قارچ ها به عنوان غذای لوکس در رستوران ها استفاده می شوند.»
مهلا داریان افزود: «این قارچ ها خواص زیادی در جوان سازی پوست دارند، اما نکته اینجاست که وقتی وارد جنگل شدیم، همراه با جنگلبان ها و تیمی که هر سال با تعداد کم مجبور به حفاظت هستند، متوجه شدیم که واقعا منابع طبیعی و جنگلبانی نیروی کافی ندارند. این قارچ ها زیر درختان بلوط هیرکانی رشد میکنند. بلوط های هیرکانی با سایر گونه ها تفاوت دارند و ترافلها دقیقا در نزدیکی این درخت ها درمی آیند. این قارچ ها غذای گرازهای جنگل های هیرکانی هستند و افراد سودجو گرازها را تعقیب می کنند تا ببینند کجا میروند، سپس همانجا را می کنند.»
او ادامه داد: «این تصویر فاجعه باری از جنگل گلستان بود که من را بسیار ناراحت کرد. در همان سفر، هنگام دستگیری افراد سودجو، جنازه یک خرس بسیار بزرگ، در ابعاد خرس گریزلی، پیدا کردیم که توسط شکارچیان کشته شده بود. دست های خرس را قطع کرده بودند. یکی از دلایل قطع دست ها، باور به وجود چربی خاصی در پنجه خرس است که باز هم به خرافه برمی گردد. این خرس ها بسیار کمیاب هستند و باید حفاظت شده باشند، اما متأسفانه شکار می شوند. برخی از پنجه ها را تاکسیدرمی می کنند و به عنوان نماد شکار به نمایش می گذارند.»
داریان گفت: «برای فعالان محیط زیست مثل من، رفتن به جنگل دیگر لذت ندارد. وقتی زباله، آتش روشن شده یا تخریب می بینیم، لذت سفر از بین می رود. هر بار که برمی گردیم، با کوله باری از تجربه های تلخ مواجه هستیم. البته این تجربیات برای کسانی که دغدغه دارند، آگاهی بخش است. کسانی که برای شان مهم نیست، کاری به این مسائل ندارند، مگر اینکه روزی اتفاقی برایشان بیفتد که تاثیرگذار باشد.»
گردشگری مسئولانه، برخلاف گردشگری سنتی، هدفی فراتر از تفریح دارد. این موضوعی است که رحیم یعقوب زاده در ادامه برنامه تلویزیون اینترنتی همشهری به آن اشاره کرد و گفت: «در این نوع گردشگری، فرد به دل طبیعت سفر می کند تا بیاموزد، آرامش بگیرد و در عین حال از محیطزیست محافظت کند. این نوع گردشگری بر پایه احترام به طبیعت، آموزش و انتقال ارزش ها به نسل های بعدی بنا شده است.»
این استاد دانشگاه علم و فرهنگ و کارشناس گردشگری افزود: «اساساً درباره طبیعت گردی و شاخه های مختلف طبیعت گردی دستورالعمل و پروتکل هایی وجود دارد. بسیاری از تورگردان ها این اصول را در سامانه های خود یا حتی در قالب کتابچه ها و بروشورهایی ارائه می دهند و بر رعایت آن تأکید دارند. اما آنچه در عمل اتفاق می افتد، گاهی با این اصول فاصله دارد. به ویژه در سفرهای گروهی، اگر جلسات توجیهی ابتدایی به درستی برگزار نشود، گردشگران ممکن است بدون آگاهی کافی وارد طبیعت شوند. در حالی که سفر در قالب تور میتواند یک مزیت باشد، چرا که راهنما حضور دارد، برنامهریزی دقیقتری انجام میشود، و اصول رفتاری از طریق بروشورها یا توضیحات شفاهی می تواند منتقل شود.»
استاد دانشگاه علم و فرهنگ با اشاره به اینکه رفتار برخی از مردم با اصول گردشگری مسئولانه همخوانی دارد، گفت: «متاسفانه بارها مشاهده شده که چه گردشگران انفرادی، خانوادگی و چه گروهی، در برخی مواقع در جنگل ها رفتارهایی از خود نشان می دهند که با اصول گردشگری مسئولانه مغایرت دارد. آلودگی صوتی و بصری از جمله این موارد است. آلودگی بصری صرفا به ریختن زباله محدود نمی شود؛ بلکه شامل تغییر در چهره طبیعی جنگل نیز می شود. برای مثال، بریدن شاخه های درختان، آسیب زدن به تنه درختان، یا نصب وسایل غیرضروری در دل طبیعت، همگی مصادیق تخریب بصری اند. در بسیاری از کشورها، برای چنین فعالیتهایی مکان هایی مشخص و علامت گذاری شده در نظر گرفته میشود. گردشگران می دانند که فقط در نقاط خاصی از مسیر جنگلی می توانند توقف کنند، استراحت داشته یا موسیقی گوش دهند. در ایران نیز در برخی مسیرهای جنگلی مانند جنگل راش چنین طراحی هایی اجرا شده، اما هنوز کافی نیست.»
رحیم یعقوب زاده تاکید کرد: «مسئولیت حفظ جنگل ها فقط بر عهده نهادهای دولتی نیست. ما چه پژوهشگران، چه معلمان، چه فعالان رسانهای نقشی مهم در فرهنگسازی و آموزش داریم. همه جنگلهای کشور نباید به مسیر گردشگری تبدیل شوند؛ برخی نواحی باید بکر باقی بمانند. حتی در مناطق حفاظتشده ای مانند پارک ملی گلستان، گاهی شاهد حضور بی رویه گردشگران هستیم، در حالی که باید فقط تعداد محدودی از افراد، آن هم با راهنما و رعایت کامل پروتکل ها، اجازه ورود داشته باشند.»
رحیم یعقوب زاده، استاد دانشگاه علم و فرهنگ در بخشی از صحبت های خود درباره تعریف «گردشگری مسئولانه» با ذکر مثال هایی به آن پرداخت. او از افزایش آگاهی قبل از سفر صحبت کرد و گفت: «وقتی می خواهیم به مقصدی سفر کنیم، باید اطلاعات لازم درباره آن منطقه، پوشش گیاهی و جانوری اش را کسب کنیم. این آگاهی باعث می شود نگاه مان دلسوزانه تر شود.»
نکته بعدی که یعقوبزاده به آن اشاره کرد نگاه آموزشی به سفر بود که درباره اش توضیح داد: «هدف سفر باید یادگیری باشد. یعنی وقتی به مقصدی می رویم، چیزی به دانسته هایمان اضافه کنیم. این نگاه آموزشی یکی از ارکان گردشگری مسئولانه است.»
این کارشناس گردشگری در ادامه با اشاره به موضوع مهم حفظ بکر بودن جاذبه ها در گردشگری مسئولانه تاکید کرد: «باید همیشه این ذهنیت را داشته باشیم که این جاذبه برای ما و دیگران جذاب است، پس باید تلاش کنیم چیزی را تغییر نداده و بکر نگه داریم. مثلاً اگر پرندهای را مشاهده کردیم که تخمگذاری کرده، نباید نزدیکش شویم. اگر خانه پرنده ای روی درخت دیدیم، باید فاصله خود را حفظ کنیم.»
عدم دخالت در اکوسیستم موضوع دیگری بود که یعقوبزاده درباره آن صحبت کرد و گفت: «نباید به حیوانات غذا بدهیم. مثلاً در پارک ملی گلستان، بعضی ها به گرازها غذا میدهند. این کار باعث میشود گرازها به انسان وابسته شده و اکوسیستم به هم بخورد. گراز غذای پلنگ است و اگر تعداد گرازها کم شود، پلنگها هم آسیب میبینند. پس ما با یک رفتار ساده، ممکن است قاتل غیرمستقیم گونه های دیگر شویم.»
موضوع آخر انتقال تجربه و آموزش به دیگران بود که این کارشناس در این باره اظهار کرد: «در پایان سفر، باید ببینیم چه چیزی به دانسته هایمان اضافه شده و آن را به دیگران منتقل کنیم. مثل یک آموزگار، باید نگاه مسئولانه را در دیگران تقویت کنیم.»