با چه میزان درآمد می توانید در کانادا شادی، عشق و احساس رضایت را بدست آورید!؟

Submitted by ziba on جمعه, 02/23/2018 - 18:06
انجمن‌ها

میزان رضایت از زندگی – مطالعات اقتصادی توسط بیتلیز بار دیگر ثابت کرد که پول نمی تواند برایتان عشق بخرد ولی میتواند شادی بیاورد! این موضوع بسیار قدیمی و به نظر بدیهی باردیگر مورد مطالعه قرار گرفت! از آنجا که محیط پیچیده پیرامون انسان کنونی او را رفته رفته پیچیده تر هم می کند! دانشمندان و محققان هراز گاهی مجبور به بازخوانی مفاهیمی بدیهی مانند عشق و شادی هم می شوند. بنا بر گفته یک مطالعه جدید از دانشگاه پوردو، به نظر می رسد که شما واقعا می توانید با پول شادی را بخرید – حداقل تا یک میزانی، محققان در یک نمونه عظیم و جهانی که شامل 164 کشور و از جمله 1.7 میلیون نفر است، به نقطه عطف احساس خوشبختی در آمد دست یافتند!

به نقل از سی بی سی – آندره دانشجوی دکترای علوم روانشناختی، یافته های تیم خود را تایید می کند که نقطه درآمد ایده آل 95،000 دلار برای احساس رضایت از زندگی و 60،000 تا 75،000 دلار برای احساس رفاه عاطفی ارزیابی شده است. این برآوردها براساس دلار آمریکا به ازای هر فرد به دست آمده است و به طور میانگین قدرت خرید نسبی را بر اساس ارتباط آن با دو فاکتور احساس رفاه عاطفی (که در این مطالعه به عنوان طیف وسیعی از حالت های مثبت احساسی مانند شادی تعریف شده) و رضایت کلی از زندگی (که در این مطالعه دستیابی به اهداف تعیین شده و احساس موفقیت خود نسبت به دیگران بیان شده). این مبلغ را اگر به دلار کانادا تبدیل کنیم به ترتیب 120،307 دلار برای احساس رضایت از زندگی و 75،000 تا 96،000 دلار برای رفاه عاطفی بدست می آید. اگربه همین میزان یا بیشتر درآمد کسب می کنید، می توانید با خیال راحت از خواندن باقی این مطلب منصرف شوید! اما با توجه به اینکه متوسط حقوق سالانه در کانادا 51،000 دلار (یا 986 دلار در هفته) است، احتمالابه عنوان یک کانادایی باید دست به دامن کشفیات مطالعات دیگری باشیم که مثلا غنی سازی زندگی را تبلیغ می کنند، مثل دستیابی به هدف و …

بعنوان مثال محققان کشف کردند که نقطه برانگیختی فراتر از این اعداد عمل می کند: هنگامی که شخص به سطح درآمد مورد نظر دست یافت، احساس رضایتمندی و رفاه دوباره افت می کند. پس از برآورده شدن نیازهای اساسی و دستیابی به امکانات مدرن، چرخه خواستن دوباره شروع به حرکت می کند. آنها دریافتند که به محض اینکه درآمد ایده آل حاصل شد مردم شروع به خواستن مفاهیم جدید تری می کنند مثلا به دنبال رسیدن به کلاس اجتماعی بالاتری هستند چرا که در این مرحله آنها خودشان را با دیگران مقایسه می کنند.


یک مطالعه از سال 2008 نشان داد که سطح درآمد یک نفر به تنهایی معیار برای احساس موفقیت نسبی نیست. کریستوفر بویس، روانشناس دانشگاه اقتصاد استرلینگ، در این رابطه به سی بی سی گفت: وقتی شما به جدول توزیع درآمد نگاه کنید، افرادی که در بالا هستند، تمایل دارند تا حدودی خوشحال باشند اما مدت زمان احساس این رضایت مندی بیشتر از شش ماه دوام نمی آورد.

موضوع دیگری هم وجود دارد، همیشه یک شخص در دایره آشنایان ما قراردارد که قادر است احساس رضایتمندی را برای خود بیافزاید! از آنها که سر میز غذا یک زیتون سسی را بکند سر چوب خلال دندان و در تصور خودش سوار برموج اقیانوسها بر روی عرشه بزرگترین کشتی جهان باشد !

حالا برگردیم به قسمت اول این مقاله! به کسانی که به سطح ایده آلی از درآمد رسیدند ولی هنوز به خواندن مطلب ادامه می دهند! طبق این تحقیق، آرامش ذهنی مطلق امکان پذیر نیست، احتمالا دانستن اینکه شما در حال حاضر بهترین خانه را در منطقه خود دارید شما را راضی و خشنود نمی کند! این تحقیق ادعا می کند که حتی اگر خانه ای بزرگتر در محله داشته باشید، ممکن است ناراضی باشید تا خانه خود را بزرگتر کنید و احساس موفقیت و رضایت شما را بیشتر کند. به این احساس خوشبختی انیشتین وار می گوییم که به ما یادآوری می کند هدف ها متحرک است و در صورتی که رضایت واقعی هدف شما باشد، ممکن است همیشه در جستجوی آن رضایت متحرک باشید.

این تحقیق همچنین معتقد است که احساس رضایت در نقاط مختلف جهان قیمت متفاوتی دارد، در مناطق ثروتمند این قیمت به مراتب بیشتر است! برای مثال، رضایتمندی در آمریکای لاتین و کارائیب 35000 دلار در حالی که برای استرالیا 125000دلار برآورد شده است! که به دلیل تعریف متفاوت از استانداردهای زندگی در نقاط مختلف جهان است!

اما اگر هنوز مطمئن نیستید که شما مسیر خود را چطور در رسیدن به این احساس خوشبختی طی کنید، ممکن است چیزهایی به ذهنتان برسد مثلا اینکه یک روز یقه رییس تان را بگیرید بزنید به دیوار و بگویید حاضر نیستید حتی یک روز دیگر با این میزان حقوق کار کنید! ولی چقدر باید اضافه کنند تا تازه برسد نصف این مبلغ!؟ پس شاید صدها ایده کارآفرینی در ذهن خودتان بپرورانید! چرا که نه! یک تیر و دو نشان! تا آخر عمر دنبال ایده آلهایتان بدویید! احساس خوشبختی انیشتین وار!! یا منطقه جغرافییایی زندگی خود را تغییر دهید مثلا به روستایی در پشت کوههای نپال سفر کنید و آنجا ماندگار شوید! سفری که احتمالا کانادایی ها باید عازم شوند! یعنی واقعا متوسط درآمد سالانه کانادایی از نصف درآمد ایده آل هم کمتر است؟ یا از امروز شروع کنیم هر شب سر میز غذا زیتونی بر سر خلال دندان کنیم و ببینیم میشود خودمان را واقعا سوار بر عرشه کشتی کوچکی ببینیم! یا همانطور که یک ریز تایپ میکنید که کارتان را به موقع تحویل دهید خودتان را در حال سفر، تکیه بر صندلی چرمی بیزینس کلاس ایرلاینی ببینید که با فشار یکی از دگمه های همین کیبورد ماساژور مخصوصتان را بفرستد! یا جزو آنهایی باشید که یک شبه دوست دارند پولدار شوند! مثلا تا آخرین پنج سنت جیبمان را تیکت های لاتاری بخریم! هیجانش هم بیشتر است ولی واقعا لاتاری 5 سنتی هم وجود دارد! نکند شما هم این روزها مصرف قهوه تان چندین برابر شده است!

یا آدم خیلی رمانتیک اما واقعبینی باشید و آخر همین هفته شریک زندگیتان را به یک سالن اسپا دعوت کنید! احتمالا از یافته های این محققان هم بالاتر رفتید و عشق را هم خریدید.

نظر شما چیست؟

Most viewed topics today