falehafez

  اي دل گر از آن چاه زنخدان به درآيي
هش دار که گر وسوسه عقل کني گوش
شايد که به آبي فلکت دست نگيرد
جان مي دهم از حسرت ديدار تو چون صبح
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
در تيره شب هجر تو جانم به لب آمد
بر رهگذرت بسته ام از ديده دو صد جوي
حافظ مکن انديشه که آن يوسف مه رو
  هر جا که روي زود پشيمان به درآيي
آدم صفت از روضه رضوان به درآيي
گر تشنه لب از چشمه حيوان به درآيي
باشد که چو خورشيد درخشان به درآيي
کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآيي
وقت است که همچون مه تابان به درآيي
تا بو که تو چون سرو خرامان به درآيي
بازآيد و از کلبه احزان به درآيي
 
تعبیر

همان هدفی که داری برای رسیدن به آن اقدام کن و در تصمیمت تردید به دل راه مده.اگر به دنبال تنوع و این و آن باشی مثل حضرت آدم از باغ بهشت رانده خواهی شد.مسیر خوشبختی و سعادت تو همین است که در جریان آن قرار گرفته ای و با توکل به خداوند به آرزویت نایل می گردی.