|
گفتند خلايق که تويي يوسف ثاني
شيرينتر از آني به شکرخنده که گويم
تشبيه دهانت نتوان کرد به غنچه
صد بار بگفتي که دهم زان دهنت کام
گويي بدهم کامت و جانت بستانم
چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند
چون اشک بيندازيش از ديده مردم |
|
چون نيک بديدم به حقيقت به از آني
اي خسرو خوبان که تو شيرين زماني
هرگز نبود غنچه بدين تنگ دهاني
چون سوسن آزاده چرا جمله زباني
ترسم ندهي کامم و جانم بستاني
بيمار که ديده ست بدين سخت کماني
آن را که دمي از نظر خويش براني |
|
تعبیر
همه مردم دوستت دارند، زیرا حضرت یوسف دومی هستی و شاید هم بهتر از آنی.این نباید تو را مغرور کند.به اطرافیان بیشتر توجه داشته باش.بدان که غرور موجب سرنگونی انسان می شود.اگر این ویژگی را کنار بگذاری خوشبخت خواهی شد.