falehafez

  اين خرقه که من دارم در رهن شراب اولي
چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم
چون مصلحت انديشي دور است ز درويشي
من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
تا بي سر و پا باشد اوضاع فلک زين دست
از همچو تو دلداري دل برنکنم آري
چون پير شدي حافظ از ميکده بيرون آي
  وين دفتر بي معني غرق مي ناب اولي
در کنج خراباتي افتاده خراب اولي
هم سينه پر از آتش هم ديده پرآب اولي
اين قصه اگر گويم با چنگ و رباب اولي
در سر هوس ساقي در دست شراب اولي
چون تاب کشم باري زان زلف به تاب اولي
رندي و هوسناکي در عهد شباب اولي
 
تعبیر

زندگی راحتی داشتی و به دلیل ندانم کاریها،آن را بیهوده گذاشتی و رو به تباهی کشاندی.راهی را که در پیش گرفتی راهی درست و به صلاحت نیست، باید در کارت تجدید نظر کنی، خود رأی نباش و از سخنان افراد دانا و مجرب بهره گیر.خودسرانه دست به کارهایی می زنی که موجب ضرر و زیان می شود.با اینکه شکست می خوری، باز عبرت نمی گیری.از این به بعد تلاش کن و با مطالعه و دقت و پیش بینیهای لازم کارت را شروع کن.