falehafez

  اي که در کوي خرابات مقامي داري
اي که با زلف و رخ يار گذاري شب و روز
اي صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
خال سرسبز تو خوش دانه عيشيست ولي
بوي جان از لب خندان قدح مي شنوم
چون به هنگام وفا هيچ ثباتيت نبود
نام نيک ار طلبد از تو غريبي چه شود
بس دعاي سحرت مونس جان خواهد بود
  جم وقت خودي ار دست به جامي داري
فرصتت باد که خوش صبحي و شامي داري
گر از آن يار سفرکرده پيامي داري
بر کنار چمنش وه که چه دامي داري
بشنو اي خواجه اگر زان که مشامي داري
مي کنم شکر که بر جور دوامي داري
تويي امروز در اين شهر که نامي داري
تو که چون حافظ شبخيز غلامي داري
 
تعبیر

تو انسان مهربان و خوشبختی هستی و آینده ای درخشان داری، زیرا که صاحب مقامی و جام خسروی در اختیار داری و در واقع فرمانروایی می کنی.پس از باد صبا بخواه تا برای منتظرانش از او پیامی بیاورد و آنان را شاد کند.آن سفر کرده آنقدر عزیز است که حتی حافظ دعاهای سحری خود را نثار او می کند.