falehafez

  صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داري
دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست
در آن شمايل مطبوع هيچ نتوان گفت
نواي بلبلت اي گل کجا پسند افتد
به جرعه تو سرم مست گشت نوشت باد
به سرکشي خود اي سرو جويبار مناز
دم از ممالک خوبي چو آفتاب زدن
قباي حسن فروشي تو را برازد و بس
ز کنج صومعه حافظ مجوي گوهر عشق
  به يادگار بماني که بوي او داري
توان به دست تو دادن گرش نکو داري
جز اين قدر که رقيبان تندخو داري
که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داري
خود از کدام خم است اين که در سبو داري
که گر بدو رسي از شرم سر فروداري
تو را رسد که غلامان ماه رو داري
که همچو گل همه آيين رنگ و بو داري
قدم برون نه اگر ميل جست و جو داري
 
تعبیر

روزگار بر وفق مرادت است و زندگی ات رو به خوشبختی است.خداوند به اعمال خوبت توجه دارد و تو نیز به خاطر خودت هم شده به او توجه داشته باش،زیرا اگر هر کار نیکی انجام دهی نفعش فقط به خودت می رسد و منم زدن را از خود دور کن تا آسوده تر به آرزویت برسی.