falehafez

  تو را که هر چه مراد است در جهان داري
بخواه جان و دل از بنده و روان بستان
ميان نداري و دارم عجب که هر ساعت
بياض روي تو را نيست نقش درخور از آنک
بنوش مي که سبکروحي و لطيف مدام
مکن عتاب از اين بيش و جور بر دل ما
به اختيارت اگر صد هزار تير جفاست
بکش جفاي رقيبان مدام و جور حسود
به وصل دوست گرت دست مي دهد يک دم
چو گل به دامن از اين باغ مي بري حافظ
  چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داري
که حکم بر سر آزادگان روان داري
ميان مجمع خوبان کني ميانداري
سوادي از خط مشکين بر ارغوان داري
علي الخصوص در آن دم که سر گران داري
مکن هر آن چه تواني که جاي آن داري
به قصد جان من خسته در کمان داري
که سهل باشد اگر يار مهربان داري
برو که هر چه مراد است در جهان داري
چه غم ز ناله و فرياد باغبان داري
 
تعبیر

همه چیز برای تو مهیاست و هیچ آرزویی هم نداری،اما یک چیز کم داری و آن عدم توجه به مستمندان و ضعیفان است.اختیار همه در دست توست و هر حکمی، فرمانی بدهی لازم الاجراست، پس کمی خود را بررسی و به اطرافیان توجه کن و عاقلانه عمل نما که روال زندگی همیشه یکسان نیست.زندگی دارای فراز و نشیب است.عبادت کن و به خدا توجه داشته باش که سرنوشتی مثل نمرود و ... نصیب تو نشود.