falehafez

  ساقي بيا که شد قدح لاله پر ز مي
بگذر ز کبر و ناز که ديده ست روزگار
هشيار شو که مرغ چمن مست گشت هان
خوش نازکانه مي چمي اي شاخ نوبهار
بر مهر چرخ و شيوه او اعتماد نيست
فردا شراب کوثر و حور از براي ماست
باد صبا ز عهد صبي ياد مي دهد
حشمت مبين و سلطنت گل که بسپرد
درده به ياد حاتم طي جام يک مني
زان مي که داد حسن و لطافت به ارغوان
مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
حافظ حديث سحرفريب خوشت رسيد
  طامات تا به چند و خرافات تا به کي
چين قباي قيصر و طرف کلاه کي
بيدار شو که خواب عدم در پي است هي
کآشفتگي مبادت از آشوب باد دي
اي واي بر کسي که شد ايمن ز مکر وي
و امروز نيز ساقي مه روي و جام مي
جان دارويي که غم ببرد درده اي صبي
فراش باد هر ورقش را به زير پي
تا نامه سياه بخيلان کنيم طي
بيرون فکند لطف مزاج از رخش به خوي
استاده است سرو و کمر بسته است ني
تا حد مصر و چين و به اطراف روم و ري
 
تعبیر

راه درست و صداقت را پیش گیر و مسیر زندگی ات را تغییر بده و خرافه گویی و سخنان بی محتوا و شوخیهای بی فایده را کنار بگذار.لباس تظاهر را از تن به در آور و از خواب غفلت بیدار شو و قدری به فکر سفر آخرت باش و وسایل سفر را آماده ساز و از بقیه عمر خود خوب استفاده کن.همه این زیباییهایی که در اطرافت قرار دارند به زودی دچار خسم باد خزان می شوند و از بین می روند.چه خوب است آدم با نامه اعمال خوب و سفید به دیدار معشوق ابدی برسد.