falehafez

  گفتا برون شدي به تماشاي ماه نو
عمريست تا دلت ز اسيران زلف ماست
مفروش عطر عقل به هندوي زلف ما
تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار
ساقي بيار باده که رمزي بگويمت
شکل هلال هر سر مه مي دهد نشان
حافظ جناب پير مغان مامن وفاست
  از ماه ابروان منت شرم باد رو
غافل ز حفظ جانب ياران خود مشو
کان جا هزار نافه مشکين به نيم جو
آن گه عيان شود که بود موسم درو
از سر اختران کهن سير و ماه نو
از افسر سيامک و ترک کلاه زو
درس حديث عشق بر او خوان و ز او شنو
 
تعبیر

از خود و من بیرون بیا و به دوستان و اطرافیان بیشتر توجه کن"آنچه را که جوان در آینه می بیند،پیر در خشت خام بیند".در راه معرفت قدم بگذار و خدا را حاضر و ناظر بدان.این زیبایی،ثروت پایدار نیست،آنچه پایدار است انسانیت،محبت و معنویت است.عقل را راهنمای خود قرار بده و به همراه عشق و احساس به او خواهی رسید.