falehafez

  منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم
به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات
مراد دل ز تماشاي باغ عالم چيست
به مي پرستي از آن نقش خود زدم بر آب
به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
عنان به ميکده خواهيم تافت زين مجلس
ز خط يار بياموز مهر با رخ خوب
مبوس جز لب ساقي و جام مي حافظ
  منم که ديده نيالودم به بد ديدن
که در طريقت ما کافريست رنجيدن
بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن
به دست مردم چشم از رخ تو گل چيدن
که تا خراب کنم نقش خود پرستيدن
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشيدن
که وعظ بي عملان واجب است نشنيدن
که گرد عارض خوبان خوش است گرديدن
که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن
 
تعبیر

تو انسان شریفی هستی برای اینکه همه چیز را خوب می بینی و به بد دیدن عادت نداری و به همین دلیل در میان مردم مشهوری.آنچه را که در دل داری به کسی مگو که ممکن است برای پیشرفت تو موانعی به وجود آید و همچنین راز دیگران را هم فاش مکن وبه طرف مقابل بسیار وابسته ای و برای رسیدن به او لحظه شماری می کنی،اگر می بینی او تو را نصیحت می کند،می بایست بدانی که دوستت دارد.