|
بارها گفته ام و بار دگر مي گويم
در پس آينه طوطي صفتم داشته اند
من اگر خارم و گر گل چمن آرايي هست
دوستان عيب من بي دل حيران مکنيد
گر چه با دلق ملمع مي گلگون عيب است
خنده و گريه عشاق ز جايي دگر است
حافظم گفت که خاک در ميخانه مبوي |
|
که من دلشده اين ره نه به خود مي پويم
آن چه استاد ازل گفت بگو مي گويم
که از آن دست که او مي کشدم مي رويم
گوهري دارم و صاحب نظري مي جويم
مکنم عيب کز او رنگ ريا مي شويم
مي سرايم به شب و وقت سحر مي مويم
گو مکن عيب که من مشک ختن مي بويم |
|
تعبیر
این راهی را که در پیش گرفته ای و حرکت می کنی، به اراده خودت نیست، بلکه به اراده خداوند است و اگر هم شکست خورده ای، آن هم از حکمت الهی است که انسان را آزمایش می کند.از سرزنش اطرافیان ناراحت نشو و با کسانی معاشرت کن که ارزش تو را بدانند و به سخنانت اهمیت بدهند.شادی و ناراحتی عاشقان از جای دیگری ناشی می شود و آن از جانب خداوند است که عشق و غم را در دل بندگانش قرار داده است.سرانجام باید نظری به او داشته باشی تا موفق شوی.