falehafez

  المنه لله که در ميکده باز است
خم ها همه در جوش و خروشند ز مستي
از وي همه مستي و غرور است و تکبر
رازي که بر غير نگفتيم و نگوييم
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
بار دل مجنون و خم طره ليلي
بردوخته ام ديده چو باز از همه عالم
در کعبه کوي تو هر آن کس که بيايد
اي مجلسيان سوز دل حافظ مسکين
  زان رو که مرا بر در او روي نياز است
وان مي که در آن جاست حقيقت نه مجاز است
وز ما همه بيچارگي و عجز و نياز است
با دوست بگوييم که او محرم راز است
کوته نتوان کرد که اين قصه دراز است
رخساره محمود و کف پاي اياز است
تا ديده من بر رخ زيباي تو باز است
از قبله ابروي تو در عين نماز است
از شمع بپرسيد که در سوز و گداز است
 
تعبیر

در هر امری به خدا توکل کن و نسبت به نعمتهای او شاکر باش.غم را به دل راه مده.نیت تو خوب است و برای رسیدن به هدفت نیاز به تجربه داری.نسبت به دیگران با محبت و مهربان باش.محبت خود را نسبت به او دریغ مکن.