falehafez

  به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
سخن درست بگويم نمي توانم ديد
چو غنچه با لب خندان به ياد مجلس شاه
به دور لاله دماغ مرا علاج کنيد
ز روي دوست مرا چون گل مراد شکفت
گداي ميکده ام ليک وقت مستي بين
مرا که نيست ره و رسم لقمه پرهيزي
به تخت گل بنشانم بتي چو سلطاني
ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ
  بهار توبه شکن مي رسد چه چاره کنم
که مي خورند حريفان و من نظاره کنم
پياله گيرم و از شوق جامه پاره کنم
گر از ميانه بزم طرب کناره کنم
حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم
چرا ملامت رند شرابخواره کنم
ز سنبل و سمنش ساز طوق و ياره کنم
به بانگ بربط و ني رازش آشکاره کنم
 
تعبیر

هر روز در پی توبه و طلب استغفار هستی، اما نمی توانی عادت خود را ترک کنی؛ و نمی توانی در مقابل امیالت بایستی. دست از اشتباه بردار و به سوی امور پسندیده برو.در عمق وجودت معنویت و خداشناسی وجود دارد و می باید آن را احیا کنی تا به خوشبختی برسی.