falehafez

  به تيغم گر کشد دستش نگيرم
کمان ابرويت را گو بزن تير
غم گيتي گر از پايم درآرد
برآي اي آفتاب صبح اميد
به فريادم رس اي پير خرابات
به گيسوي تو خوردم دوش سوگند
بسوز اين خرقه تقوا تو حافظ
  وگر تيرم زند منت پذيرم
که پيش دست و بازويت بميرم
بجز ساغر که باشد دستگيرم
که در دست شب هجران اسيرم
به يک جرعه جوانم کن که پيرم
که من از پاي تو سر بر نگيرم
که گر آتش شوم در وي نگيرم
 
تعبیر

از بس که دوستش داری حاضری خود را فدا کنی و در مقابل تیرکمان ابروی او قرار بگیری و کشته شوی.آدم با محبتی هستی.از این رو دیگران تو را نمی شناسند واز ظاهرت درباره تو قضاوت می کنند.در حالی که باطنت چیز دیگری را نشان می دهد.زیرا که قلبی مهربان داری.توکل به خدا داشته باش تا به آرزویت برسی.