|
مقام امن و مي بي غش و رفيق شفيق
جهان و کار جهان جمله هيچ بر هيچ است
دريغ و درد که تا اين زمان ندانستم
به مومني رو و فرصت شمر غنيمت وقت
بيا که توبه ز لعل نگار و خنده جام
اگر چه موي ميانت به چون مني نرسد
حلاوتي که تو را در چه زنخدان است
اگر به رنگ عقيقي شد اشک من چه عجب
به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام |
|
گرت مدام ميسر شود زهي توفيق
هزار بار من اين نکته کرده ام تحقيق
که کيمياي سعادت رفيق بود رفيق
که در کمينگه عمرند قاطعان طريق
حکايتيست که عقلش نمي کند تصديق
خوش است خاطرم از فکر اين خيال دقيق
به کنه آن نرسد صد هزار فکر عميق
که مهر خاتم لعل تو هست همچو عقيق
ببين که تا به چه حدم همي کند تحميق |
|
تعبیر
سعادت به تو نزدیک شده است و با توکل به خداوند به آرزویت خواهی رسید،زیرا که همه چیز برای رسیدن به هدف مهیا شده است.جای بهره گیری از اوست.همه اشخاص بزرگ از مکانهای ایمن به درجه اولیایی و سروری رسیده اند،از کوه طور سینا گرفته تا کوه حراء و مکانهای تحقیق،همگی از برکت و راهنمایی الهی به این درجات رسیده اند.پس باید بیشتر به دنبال معنویت و صفا و صمیمیت باشی تا رفاه و مادیات.