falehafez

  در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
روز و شب خوابم نمي آيد به چشم غم پرست
رشته صبرم به مقراض غمت ببريده شد
گر کميت اشک گلگونم نبودي گرم رو
در ميان آب و آتش همچنان سرگرم توست
در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست
بي جمال عالم آراي تو روزم چون شب است
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
همچو صبحم يک نفس باقيست با ديدار تو
سرفرازم کن شبي از وصل خود اي نازنين
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
  شب نشين کوي سربازان و رندانم چو شمع
بس که در بيماري هجر تو گريانم چو شمع
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
کي شدي روشن به گيتي راز پنهانم چو شمع
اين دل زار نزار اشک بارانم چو شمع
ور نه از دردت جهاني را بسوزانم چو شمع
با کمال عشق تو در عين نقصانم چو شمع
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
تا منور گردد از ديدارت ايوانم چو شمع
آتش دل کي به آب ديده بنشانم چو شمع
 
تعبیر

تو در وفا داری عشق بی نظیری و مثل شمع می سوزی تا به دیگران نور ببخشی،و همواره خود را به سختی می اندازی تا دیگران راحت باشند.اعمالت شایسته و پسندیده است،آن را ادامه بده ،به هدفت خواهی رسید.