falehafez

  هاتفي از گوشه ميخانه دوش
لطف الهي بکند کار خويش
اين خرد خام به ميخانه بر
گر چه وصالش نه به کوشش دهند
لطف خدا بيشتر از جرم ماست
گوش من و حلقه گيسوي يار
رندي حافظ نه گناهيست صعب
داور دين شاه شجاع آن که کرد
اي ملک العرش مرادش بده
  گفت ببخشند گنه مي بنوش
مژده رحمت برساند سروش
تا مي لعل آوردش خون به جوش
هر قدر اي دل که تواني بکوش
نکته سربسته چه داني خموش
روي من و خاک در مي فروش
با کرم پادشه عيب پوش
روح قدس حلقه امرش به گوش
و از خطر چشم بدش دار گوش
 
تعبیر

بدان که خداوند بخشاینده است و گناه توبه کاران را می بخشد و لطف او شامل همه می شود.محرم تر از همه به تو،همان خداوندی است که هر خواسته ای داری باید از او بخواهی.