falehafez

  خيز و در کاسه زر آب طربناک انداز
عاقبت منزل ما وادي خاموشان است
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است
به سر سبز تو اي سرو که گر خاک شوم
دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست
ملک اين مزرعه داني که ثباتي ندهد
غسل در اشک زدم کاهل طريقت گويند
يا رب آن زاهد خودبين که بجز عيب نديد
چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ
  پيشتر زان که شود کاسه سر خاک انداز
حاليا غلغله در گنبد افلاک انداز
بر رخ او نظر از آينه پاک انداز
ناز از سر بنه و سايه بر اين خاک انداز
از لب خود به شفاخانه ترياک انداز
آتشي از جگر جام در املاک انداز
پاک شو اول و پس ديده بر آن پاک انداز
دود آهيش در آيينه ادراک انداز
وين قبا در ره آن قامت چالاک انداز
 
تعبیر

از مادیات دنیوی خود را محروم کن تا بتوانی از نعمات و برکات الهی برخوردار شوی.پیش از آنکه کاسه سرت پر از خاک شود،به مردم جامعه خدمت کن.کسی که چشمش به دنبال دنیا باشد،از دیدن معشوق محروم می ماند و به مردم با نظر نیک نگاه کن.خوبیها را ببین تا نظر الله به تو افتد و رستگارت گرداند.