falehafez

  منم که ديده به ديدار دوست کردم باز
نيازمند بلا گو رخ از غبار مشوي
ز مشکلات طريقت عنان متاب اي دل
طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق
در اين مقام مجازي بجز پياله مگير
به نيم بوسه دعايي بخر ز اهل دلي
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
  چه شکر گويمت اي کارساز بنده نواز
که کيمياي مراد است خاک کوي نياز
که مرد راه نينديشد از نشيب و فراز
به قول مفتي عشقش درست نيست نماز
در اين سراچه بازيچه غير عشق مباز
که کيد دشمنت از جان و جسم دارد باز
نواي بانگ غزل هاي حافظ از شيراز
 
تعبیر

به لحاظ اینکه به دیدار دوست نایل شده ای،خدا را شکر گزار باش.دوست آن است که با خون جگر وضو سازد و از جان خود دست بشوید تا مقبول حق گردد.برای رسیدن به مقصود و مراد باید سختی کشید.به دنبال خیر و خوبی برو که ضامن خوشبختی و موفقیت تو خواهد شد.