falehafez

  هزار شکر که ديدم به کام خويشت باز
روندگان طريقت ره بلا سپرند
غم حبيب نهان به ز گفت و گوي رقيب
اگر چه حسن تو از عشق غير مستغنيست
چه گويمت که ز سوز درون چه مي بينم
چه فتنه بود که مشاطه قضا انگيخت
بدين سپاس که مجلس منور است به دوست
غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نيست
غزل سرايي ناهيد صرفه اي نبرد
  ز روي صدق و صفا گشته با دلم دمساز
رفيق عشق چه غم دارد از نشيب و فراز
که نيست سينه ارباب کينه محرم راز
من آن نيم که از اين عشقبازي آيم باز
ز اشک پرس حکايت که من نيم غماز
که کرد نرگس مستش سيه به سرمه ناز
گرت چو شمع جفايي رسد بسوز و بساز
جمال دولت محمود را به زلف اياز
در آن مقام که حافظ برآورد آواز
 
تعبیر

شخص ثابت قدمی هستی و انسان خداشناس برای رسیدن به مقصود،نمی هراسد.اگر رازت را محفوظ نگه داری بهتر است تا به گوش نامحرم و اغیار برسد.انسانهای آگاه و وارسته برای رسیدن به آرزویشان مقاوم اند.انسانهای خداجوی دارای ایمان،محبت و امیدند.