falehafez

  الا اي طوطي گوياي اسرار
سرت سبز و دلت خوش باد جاويد
سخن سربسته گفتي با حريفان
به روي ما زن از ساغر گلابي
چه ره بود اين که زد در پرده مطرب
از آن افيون که ساقي در مي افکند
سکندر را نمي بخشند آبي
بيا و حال اهل درد بشنو
بت چيني عدوي دين و دل هاست
به مستوران مگو اسرار مستي
به يمن دولت منصور شاهي
خداوندي به جاي بندگان کرد
  مبادا خاليت شکر ز منقار
که خوش نقشي نمودي از خط يار
خدا را زين معما پرده بردار
که خواب آلوده ايم اي بخت بيدار
که مي رقصند با هم مست و هشيار
حريفان را نه سر ماند نه دستار
به زور و زر ميسر نيست اين کار
به لفظ اندک و معني بسيار
خداوندا دل و دينم نگه دار
حديث جان مگو با نقش ديوار
علم شد حافظ اندر نظم اشعار
خداوندا ز آفاتش نگه دار
 
تعبیر

چیزهایی در وجودت هست که به زودی آنها را آشکار خواهی کرد.ستاره خوشبختی تو پر نور تر می گردد و آینده ای روشن در انتظارت است و از خداوند منان بخواه تا سعادت را افزون کند.