falehafez

  ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر
خواهم شدن به ميکده گريان و دادخواه
از هر کرانه تير دعا کرده ام روان
اي جان حديث ما بر دلدار بازگو
از کيمياي مهر تو زر گشت روي من
در تنگناي حيرتم از نخوت رقيب
بس نکته غير حسن ببايد که تا کسي
اين سرکشي که کنگره کاخ وصل راست
حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
  وين راز سر به مهر به عالم سمر شود
آري شود وليک به خون جگر شود
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود
باشد کز آن ميانه يکي کارگر شود
ليکن چنان مگو که صبا را خبر شود
آري به يمن لطف شما خاک زر شود
يا رب مباد آن که گدا معتبر شود
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
سرها بر آستانه او خاک در شود
دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود
 
تعبیر

ناراحتی از اینکه مبادا راز درونت آشکار شود و این راز در جهان به صورت افسانه درآید.رازت را برای کسی افشاء مکن.ذکر و نیایش برای خداوند بهترین وسیله برای رسیدن به نیت توست.