falehafez

  در ازل هر کو به فيض دولت ارزاني بود
من همان ساعت که از مي خواستم شد توبه کار
خود گرفتم کافکنم سجاده چون سوسن به دوش
بي چراغ جام در خلوت نمي يارم نشست
همت عالي طلب جام مرصع گو مباش
گر چه بي سامان نمايد کار ما سهلش مبين
نيک نامي خواهي اي دل با بدان صحبت مدار
مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر ميان
دي عزيزي گفت حافظ مي خورد پنهان شراب
  تا ابد جام مرادش همدم جاني بود
گفتم اين شاخ ار دهد باري پشيماني بود
همچو گل بر خرقه رنگ مي مسلماني بود
زان که کنج اهل دل بايد که نوراني بود
رند را آب عنب ياقوت رماني بود
کاندر اين کشور گدايي رشک سلطاني بود
خودپسندي جان من برهان ناداني بود
نستدن جام مي از جانان گران جاني بود
اي عزيز من نه عيب آن به که پنهاني بود
 
تعبیر

اگر لطف و توجه خدا شامل کسی شود،آن فرد برای همیشه خوشبخت خواهد شد.از اعمالت پشیمانی ،بدان که پشیمانی سودی ندارد.می باید در صدد جبران آن باشی و راز درونت را به کسی مگو.زیرا که ممکن است وقفه ای در کارت به وجود بیاید.موفقیت تو در نگهداری رازت است.