|
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
بيخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
چه مبارک سحري بود و چه فرخنده شبي
بعد از اين روي من و آينه وصف جمال
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد
اين همه شهد و شکر کز سخنم مي ريزد
همت حافظ و انفاس سحرخيزان بود |
|
واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
باده از جام تجلي صفاتم دادند
آن شب قدر که اين تازه براتم دادند
که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
مستحق بودم و اين ها به زکاتم دادند
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
اجر صبريست کز آن شاخ نباتم دادند
که ز بند غم ايام نجاتم دادند |
|
تعبیر
آنچه درنیت و آرزو داشتی به آن رسیدی.مثل این است که پس از چهل بار عبادت و تقاضای ملاقات،حضرت خضر را مشاهده کردی.بهترین زمان برای تو مهیا شده است که شاید هیچ وقت در زندگی ات این چنین پیش نیاید.انگار از خداوند الهام گرفته ای،با مومنان و خدا جویان بیشتر در ارتباط باش تا با کمک آنها بتوانی این حال خوب را حفظ کنی.