falehafez

  در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
باده صافي شد و مرغان چمن مست شدند
بوي بهبود ز اوضاع جهان مي شنوم
اي عروس هنر از بخت شکايت منما
دلفريبان نباتي همه زيور بستند
زير بارند درختان که تعلق دارند
مطرب از گفته حافظ غزلي نغز بخوان
  حالتي رفت که محراب به فرياد آمد
کان تحمل که تو ديدي همه بر باد آمد
موسم عاشقي و کار به بنياد آمد
شادي آورد گل و باد صبا شاد آمد
حجله حسن بياراي که داماد آمد
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد
اي خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
تا بگويم که ز عهد طربم ياد آمد
 
تعبیر

در پرستش او خالصی و عشقی پاک در دلت وجود دارد که همواره به یاد او هستی.از یاد خدا غافل مشو که نام و کلامش دلت را از غم و غصه پاک می گرداند و شادی تمام وجودت را فرا می گیرد.هر کسی عاشق باشد،غمگین نیز هست.همان طور که هر درختی میوه داشته باشد،سرش پایین تر می آید و فقط درخت سرو است که میوه ای نمی دهد و سرش همیشه بالاست.