falehafez

  راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
قد خميده ما سهلت نمايد اما
در خانقه نگنجد اسرار عشقبازي
درويش را نباشد برگ سراي سلطان
اهل نظر دو عالم در يک نظر ببازند
گر دولت وصالت خواهد دري گشودن
عشق و شباب و رندي مجموعه مراد است
شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست
حافظ به حق قرآن کز شيد و زرق بازآي
  شعري بخوان که با او رطل گران توان زد
گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد
بر چشم دشمنان تير از اين کمان توان زد
جام مي مغانه هم با مغان توان زد
ماييم و کهنه دلقي کآتش در آن توان زد
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد
سرها بدين تخيل بر آستان توان زد
چون جمع شد معاني گوي بيان توان زد
گر راه زن تو باشي صد کاروان توان زد
باشد که گوي عيشي در اين جهان توان زد
 
تعبیر

راهی را در زندگی انتخاب کن که راحت تر و سریع تر به مقصد برسی.برای تو آینده خوبی وجود دارد و اکنون شتاب مکن و خودت را به زحمت نینداز.از کمک و راهنمایی نسبت به دیگران خودداری مکن و سعی کن بیشتر خود را بشناسی که خود شناسی،خدا شناسی است و احسان در حق مردم ،تقرب به درگاه احدیت است.