| |
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
سيل سرشک ما ز دلش کين به درنبرد
يا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار
ماهي و مرغ دوش ز افغان من نخفت
مي خواستم که ميرمش اندر قدم چو شمع
جانا کدام سنگ دل بي کفايتيست
کلک زبان بريده حافظ در انجمن |
|
صد لطف چشم داشتم و يک نظر نکرد
در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد
کز تير آه گوشه نشينان حذر نکرد
وان شوخ ديده بين که سر از خواب برنکرد
او خود گذر به ما چو نسيم سحر نکرد
کو پيش زخم تيغ تو جان را سپر نکرد
با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد |
|
تعبیر
اگر چیزی را موقتا از دست داده ای ناراحت مباش.این وضع کم و بیش برای هر کس پیش خواهد آمد.گاهی انسان در پیشگاه الهی آزمایش می شود.تو در راه حق حرکت کن و در زندگی روراست باش که هیچ چیز بهتر از راستی و درستی نیست.باید آدمهای خوب و بد را بشناسی.قلبی پاک داری.قدرش را بدان که موجب موفقیت توست.