falehafez

  دل ما به دور رويت ز چمن فراغ دارد
سر ما فرونيايد به کمان ابروي کس
ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله
شب ظلمت و بيابان به کجا توان رسيدن
من و شمع صبحگاهي سزد ار به هم بگرييم
سزدم چو ابر بهمن که بر اين چمن بگريم
سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ
  که چو سرو پايبند است و چو لاله داغ دارد
که درون گوشه گيران ز جهان فراغ دارد
تو سياه کم بها بين که چه در دماغ دارد
به نديم شاه ماند که به کف اياغ دارد
مگر آن که شمع رويت به رهم چراغ دارد
که بسوختيم و از ما بت ما فراغ دارد
طرب آشيان بلبل بنگر که زاغ دارد
که نه خاطر تماشا نه هواي باغ دارد
 
تعبیر

برای رسیدن و وصل شدن می باید سختی کشید.برای بدست آوردن هر چیز باید سختی را تحمل کنی؛از دوری او ناراحت مباش زیرا عمر این دوره نیز به سر می رسد و تو به وصالت نایل می شوی.در دل تو عشق وجود دارد.باید غرور را کنار بگذاری تا موفق شوی.