باجگیری آقا زاده ها از مردم

Submitted by مرتضی on پ., 03/01/2018 - 21:45

4 هزار آقازاده‌ تحصیل کرده در انگلیس با ضمانت اشتغال بر‌می‌گردند؛ اما خارجی‌ها نخبگان را جذب می‌کنند
بنابراین می توان این گونه تحلیل کرد که بازگشت این افراد به کشور، جدای از اینکه با تصور تصدی یک جایگاه شغلی و اجتماعی بالاست، بنا به عدم درخواست آن کشور خارجی برای جذب چنین تحصیلکردگانی نیز هست، چون آنها با پالایش و رصد کاملی که می کنند، همواره...

چندی پیش، موجی در شبکه های اجتماعی به راه افتاد که بر اساس آن، آقازاده های شاغل در مناصب عالی مدیریتی معرفی می شدند؛ موضوعی که انتقاداتی را به همراه داشت، ولی رفته رفته فراموش شد و دیگر اثری از آن در سایت ها و شبکه های اجتماعی دیده نشد، تا اینکه روز گذشته، «اکبر ولی‌زاده» استادیار دانشگاه تهران، از آمار عجیب تحصیل 4 هزار تن از فرزندان مسئولان در انگلستان خبر داد!

به گزارش «تابناک»؛ این استاد دانشگاه در تحلیل و نقد این موضوع، یکی از بحران‌های پیش ‌‌روی کشور را مسأله آقازاده‌ها دانست و گفت: «تورگینیف»، نویسنده شهیر روسی، رمانی به نام «آشیانه اشراف» نوشته است.

وی در این کتاب بررسی کرده که چرا روسیه تزاری از هم فروپاشید. او در این کتاب بیان می‌کند یک نسلی از اشراف شانس فرصت تحصیلی پیدا کردند و صرفاً مدرک گرفتند، ولی باسواد نشدند، یعنی سوادی که بتواند تولید ثروت و مسئولیت کند. آنها فقط دارنده مدرک شدند، اما از دامنه مطالباتشان کم نکردند. برخورداری از مدرک این افراد را دچار مطالبات فزاینده کرد که هم دچار سهم‌خواهی در حوزه مسئولیت شدند و هم برخورداری از زندگی مرفه که این دو عارضه اکنون رخ داده است.

موضوعی که به نظر می رسد هم اکنون در کشور ما به مرحله هشدار رسیده است. این موضوعات یعنی تحصیلات در یک کشور خارجی به ویژه در کشورهایی که ما بیشترین زاویه را از حیث سیاسی با آنها داریم، به اضافه سهم خواهی برای اخذ موقعیت ها و مناصب مدیریتی عالی در کنار علاقه به برخوداری از زندگی مرفه از سوی برخی آقازاده ها، به یکی از تهدیدهایی تبدیل شده که باید برای مرتفع کردن آن عزم جدی شکل بگیرد تا نظام از این ناحیه ضربه نخورد.

ولی زاده با توضیحات بیشتری در خصوص رواج پدیده سهم خواهی برخی آقازاده ها در کشور گفته است: «یک نسلی از آقازاده‌‌ها در ایران وجود دارند که نه سواد خاصی دارند و نه توان مدیریتی، اما خواهان سهم مدیریتی هستند و به مسئولیت‌های جزئی نیز راضی نیستند. اکنون عده‌ای از آنها برخی از مناصب را گرفته و در سیستم مشغول به کارند. یک بدنه عظیمی از آقازاده‌ها در بدنه مدیریتی کشور در حال فعال شدن است که مطالبه‌گر هستند، اما توان مدیریتی ندارند.»

4 هزار آقازاده‌ تحصیل کرده در انگلیس با ضمانت اشتغال بر‌می‌گردند؛ اما خارجی‌ها نخبگان را جذب می‌کنند

در شرایطی که در برخی آمارها میزان بیکاری در قشرهای تحصیل کرده تا سه برابر آمار موجود در ارتباط با شاخص بیکاری عنوان می شود، اینکه برخی آقازاده ها بدون داشتن هیچ گونه تخصص و توان مدیریتی خاصی و صرفا به واسطه آقازاده بودن، می توانند با توسل به رانت جایگاهی که دارند، نه تنها شاغل شوند، بلکه در موقعیت های شغلی بسیار قابل توجهی قرار بگیرند، باید به هوش بود که این مسأله تا چه اندازه می تواند اثرات مخرب در اذهان و افکار عمومی بر جای بگذارد.

این مسأله علاوه بر ناامیدی، سرخوردگی که در نیروهای انسانی جوان و تحصیلکرده ایجاد می کند و جامعه را از این ناحیه با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد، می تواند به یک مشکل امنیتی هم بدل شده و در برهه های حساسی نظیر نارضایتی های اخیر مردمی که در دی ماه اتفاق افتاد، خود را نشان دهد. روی دادن چنین موضوعی، چه بسا در شرایط هیجانی اینچنینی، می تواند مشکلات و اثرات بسیار مخربی در کشور و جامعه از خود بر جای بگذارد.

این استاد دانشگاه در تشریح این بحران که قیاس آن را پیشتر با شوروی تزاری انجام داده بود، یادآور شده است: «بخشی از این به‌هم‌ریختگی در نظام مدیریتی، تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در ساختار، به خاطر همین آقازاده‌هایی است که در سیستم حضور دارند.» این سخن کاملا بجا و درست است.
در برخی موضوعات ما بیش از چهل سال است که برنامه ریزی و اقدام می کنیم، اما هر روز شرایط نسبت به گذشته بهتر که نمی شود هیچ، در بهترین شرایط به نقطه اول بازمی گردیم.

یک بخش بسیار مهم در ارتباط با برنامه ریزی ها، تصمیم گیری و تصمیم سازی های بی سرانجام و نادرست و بهم ریختگی در نظام مدیریتی را باید در اندیشه، افعال، توان مدیریتی، تفکر و اقدامات مدیران جست و جو کرد. وقتی مدیری با واسطه و بدون طی کردن هرگونه مراحل کاری با توصیه و سفارش در رأس کار قرار می گیرد و قرار است بخش مهمی از برنامه ریزی ها و اقدامات بر مبنای تجربیات، تفکرات و اقدامات او پیش برود، نمی توان انتظار نتیجه معقول و حساب شده داشت.

در چنین شرایطی که قرار است کار مورد اشاره با درصد کمی استثنا، البته اگر وضعیت را خراب تر از شرایط موجود نکند، طبیعتا باعث تحول و پیشرفت شگرفی هم نخواهد شد، بلکه یا اهداف بسیار کوچکی را محقق خواهد کرد و یا آنکه ما را دوباره راهی خانه اولی می کند که کار از آنجا شروع شده و قرار بوده تحولی در جهت پیشرفت کشور، جامعه و در راستای منافع مردم صورت بگیرد!

اما نکته طلایی سخنان این استادیار دانشگاه تهران اینجاست که او با طرح این سؤال که وقتی شما آمار می‌دهید در انگلیس بیش از ۴هزار آقازاده در حال تحصیل هستند، آیا آنها دچار ماندگاری در کشور انگلیس می‌شوند، می گوید: «خیر. عمده آقازاده‌ها به کشور بازمی‌گردند و سهم‌خواهی می‌کنند. حضور پررنگ این آقازاده‌ها در ارکان تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی، بحران‌ساز می‌شود. این یکی از مشکلاتی است که در کشور اصلاً دیده نمی‌شود و آن را نقد نمی‌کنند. حتماً باید سازوکاری برای کنترل این پدیده آقازادگی در کشور به وجود بیاید.»

در اینکه پدیده «آقازاد‌گی» بحران ساز است و مشکلات عدیده ای برای کشور در پی خواهد داشت و حتما باید ساز و کاری برای جلوگیری از آن در کشور اندیشیده شود، شکی نیست. در همین گزارش هم خطرات و مشکلاتی که از این ناحیه برای کشور ایجاد می شود، بعضا مورد اشاره قرار گرفت، اما نکته مهم آنجاست که گفته شده، «4 هزار آقازاده ای که در انگلیس تحصیل می کنند، به کشور بازخواهند گشت!»

طبیعی است که این افراد به پشتوانه رانتی که برای خود متصور هستند و با اطمینان خاطر از اینکه شغل و جایگاه اجتماعی مناسبی در کشور انتظار آنها را می کشد، به وطن بازمی گردند.

اما دو نکته مهم در این بین وجود دارد؛ نخست اینکه کشورهایی نظیر انگلستان و آمریکا به واسطه مشکلاتی که به ویژه از حیث ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی ایران دارند، حتی اگر آقازاده ای جزو نحبگان باشد، معمولا حاضر به جذب او نمی شوند تا فرهنگ و تفکر رسوخ داده شده در آن فرد با توجه به منصب مدیریتی قابل پیش بینی برای او، کم کم به بدنه مدیریتی جمهوری اسلامی تزریق شود.

اما نکته دوم آنکه اصولا اکثریت قریب به اتفاق آقازاده هایی که در خارج از کشور تحصیل می کنند، صرفا به پشتوانه مالی و جایگاهی که دارند، توانسته اند به یک دانشگاه خارجی رفته و در آنجا تحصیل کنند. لذا همان طور که ولی زاده استاد دانشگاه تهران گفته است: آنها «نه سواد خاصی دارند و نه توان مدیریتی» چراکه آنچه باعث حضور آنها در یک دانشگاه خارجی شده نه هوش، ذهن و توان علمی آنها، بلکه توان مالی و پشتوانه جایگاهی یا همان آقازادگی شان بوده است.

بنابر این می توان این گونه تحلیل کرد که بازگشت این افراد به کشور جدای از اینکه با تصور تصدی یک جایگاه شغلی و اجتماعی بالاست، بنا به عدم درخواست آن کشور خارجی برای جذب چنین تحصیلکردگانی نیز هست، چون آنها با پالایش و رصد کاملی که می کنند، همواره به دنبال جذب نخبگان و ژن های برتر از کشور ما هستند، اما اینکه چرا آقازاده ای را نخبه و ژن برتر فرض نمی کنند، پرسشی است که در توصیف «ولی زاده» استاد دانشگاه تهران از 4 هزار آقازاده ای که در انگلیس تحصیل می کنند، می توان آن را یافت.

حالا این به اصطلاح آقازاده ها که تازه سبز شدند، پدرانشان که هیچ گلی به سر این ملت نزندند که حالا این فرزندان بخواهند برای مردم کاری کنند.
تحصیلات انگلیس یا هر جای دیگه ای هم به درد این مردم نمی خورد.
این مملکت مدیر لایق و کاردان می خواهد که متآسفانه موجود نیست یا اگر موجود هست منافع شخصی خودش را اول درنظر میگیرد و به قول خودمان لفت و لیس خودش در
ارجحیت قرار دارد تا رسیدگی به امور کشور و مردم.

Most viewed topics today