دختران سرزمینم را زنده به گور نکنید

Submitted by golnaz on جمعه, 09/16/2022 - 23:32
انجمن‌ها
Youtube or facebook videos

دختری زاده شد و بزرگ و بزرگ شد تا خود از زیبایی های جسم و روحش لذت ببرد. وقتی سه یا چهار ساله شد کفش پاشنه بلند مادرش را پوشید تا نشان دهد که یک دختر است و دوست دارد کفش پاشنه بلند بپوشد.
وقتی هفت ساله شد دامن زیبایی پوشید تا نشان دهد که یک دختر است و می خواهد بدن زیبای خردسالش را در قالب یک دامن نمایش دهد.این دختر زیبا بزرگ و بزرگ تر شد جسمش تغییر کرد. برآمدگی های بدنش کم کم خودشان را نشان می دادند. حالا این دختر زیبا شرم دارد که قامتش را راست کند تا مبادا برآمدگی ها چشمان نامحرم را متوجه خود کند. ولی چه کند؟ او یک دختر است.
گاهی در خلوت خود جسم زیبای خود را برانداز می کند و لذت می برد و گاهی مادرش نیز! مادر با نگاهی به دختر زیبایش خوشحالی یک دنیا را در قلبش حس می کند .بله این دختر من است که زیبا، بالغ و برومند شده است.
حالا این زیبا اندام می خواهد موهای زیبایش را ببافد، می خواهد کمی به خود رنگ و لعابی بدهد، می خواهد لباس زیبایی برازنده ی پیچ و تاب بدنش بپوشد. می خواهد عاشق شود، می خواهد بخواند و برقصد و می خواهد بگوید من یک دختر هستم با این خصوصیات بالفطره و طبیعی بدنم.
این دختر را به حال خود رها کن! به این دختر با نگاه شهوت نگاه نکن. با این دختر با کینه و خشم رفتار نکن.
این دختر یک مادر دارد به پاکی گل که با پاکدامنی دخترش را بزرگ کرده است. این دختر پدر و مادر دارد و آنان می دانند که دخترشان از زلالی آب پاک تر است و
تو انگاشتی که این دختر یک هرزه ی خیابانی است، چگونه به خود اجازه دادی حتی به او تذکر بدهی؟ تو با چه حقی او را ارشاد می کنی؟
تو کیستی که او را ارشاد می کنی؟
مادرش به او درس پاکدامنی را آموخته است و او درس هایش را خیلی خوب یاد گرفته است. تو کیستی که جانش را میگیری تا به او حجاب آموزش دهی.
او حجاب نمی خواهد زیرا که پاکدامنی او در چادری سیاه و لباسی بد هیبت خلاصه نمی شود. او یاد گرفته است که مهربان، ساده و زیبا باشد.
و تو او را زنده به گور کردی و یک ملت را در سوگ او نشاندی ولی دختران سرزمینم آرام نخواهند نشست.

Most viewed topics today