|
صبا اگر گذري افتدت به کشور دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار من گدا و تمناي وصل او هيهات دل صنوبريم همچو بيد لرزان است اگر چه دوست به چيزي نمي خرد ما را چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد |
|
بيار نفحه اي از گيسوي معنبر دوست اگر به سوي من آري پيامي از بر دوست براي ديده بياور غباري از در دوست مگر به خواب ببينم خيال منظر دوست ز حسرت قد و بالاي چون صنوبر دوست به عالمي نفروشيم مويي از سر دوست چو هست حافظ مسکين غلام و چاکر دوست |
|
تعبیر
اگر فکر می کنی که به تو توجهی ندارد و این عشق یک سویه است این فکر را از سرت بیرون کن زیرا در ناامیدی بسی امید است و این امکان وجود دارد که با دیدن یکدیگر دوستی و انس و الفت برقرار گردد.گرچه او از تو خیلی دور است ،تو شیفته او هستی.بنابراین امیدوار باش و اسیر یأس و ناامیدی مشو.