همشهری آنلاین - سیدسروش طباطباییپور: البته نام او در تاریخ این سرزمین نماد فداکاری شد و شجاعت بدون چشمداشتش زبان به زبان چرخید و در کتابهای درسی نوشته شد، اما زنان و مردان فداکار در گوشهگوشه ایران فراوان بودند و هستند و خواهند بود که بینام و بینشان حماسه آفریدند و تنها اگر روزگاری ماموطن، این ایران باشکوه و دوستداشتنی لب به سخن بگشاید، میتوان آنها را شناخت و به احترامشان کلاه از سر برداشت.
ریزعلی در ۸۷سالگی، در چنین روزی در ۱۱ آذر سال ۱۳۹۶ بهدلیل عارضه شدید ریوی در بیمارستان امامرضای تبریز چشم از جهان فروبست. اکنون به یاد او، به گروهی از همکیشان او اشاره میکنیم که چون او برای ماموطن و هموطنانشان جانفشانی کردند و حماسه آفریدند اما چندان نام و نشانی از آنها به یادگار نماند.
ناجی آبادان / دریاقلی سورانی
دریاقلی سورانی، از اهالی آبادان یکی از قهرمانان گمنام دوران دفاعمقدس است که با فداکاریاش نقش مهمی در نجات شهر آبادان ایفا کرد. در مهرماه ۱۳۵۹، زمانی که نیروهای بعثی عراق قصد حمله غافلگیرانه به آبادان را داشتند، دریاقلی با دوچرخهاش در دل شب مسیری طولانی را رکاب زد تا مردم و مدافعان شهر را از خطر قریبالوقوع آگاه کند. این اقدام شجاعانه موجب شد نیروهای مردمی و نظامی برای دفاع از شهر آماده شوند و از سقوط آبادان جلوگیری شود. او بعدها مجروح شد و به شهادت رسید.
نوجوان فداکار / علی لندری
علی لندری، نوجوان اواسط دهه۸۰ بود که در شهریور ۱۴۰۰، برای نجات جان همسایههای خالهاش از خشم آتش جانفشانی کرد. او که خود مهمان بود، وقتی دید که خانه همسایه خالهاش آتش گرفته، شجاعانه برای نجات ۲زن دستبهکار شد و وقتی برای دورکردن گاز پیکنیک شعلهور تلاش میکرد، خودش نیز گرفتار حریق شد و پس از ۲هفته بستریبودن در بیمارستان، جانباخت. فداکاری او بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی داشت و از سوی مردم و مسئولان مورد تجلیل قرار گرفت.
فرشته سبزپوش جنگل / میلاد ساقی
وقتی جنگلهای دامنه کوه «شیرزول» در بخش چوار استان ایلام آتش گرفت، بسیاری از مردم و ارگانهای محلی برای اطفای حریق بسیج شدند؛ از جمله سربازوظیفه میلاد ساقی و چند نفر دیگر از نیروهای کلانتری که برای نجات درختان بلوط کوشیدند و وارد منطقه خطر شدند. او حین انجام عملیات، بیلی برداشت تا بین آتش و بخشهایی از جنگل که هنوز در امان مانده بود، فاصلهای ایجاد کند که ناگهان باد شدیدی در گرفت و آتش بیرحم او را هم سوزاند و به ناجی سبزپوش جنگل تبدیل کرد.
راننده امانتدار / حسین نصیرپور
او از ۲۰سالگی نانوا بود و زمانی که مردم کمتر سراغ نان سنتی میآمدند، کارش را رها کرد و از سال ۱۳۹۳یک تاکسی قسطی خرید. یکی از روزهای اسفند سال گذشته بود که در یکی از خیابانها پارک کرد تا تاکسیاش را تمیز کند. نگاه حسین نصیرپور به دستبند طلایی افتاد که یکی از مسافران آن را در عقب خودرو جاگذاشته بود. در آن شرایط بد اقتصادی، هر آدمی میتواند وسوسه شود تا پول آن دستبد میلیونی را به زخم زندگیاش بزند، اما این راننده میانسال دستش نلغزید و آن را به تاکسیرانی تحویل داد تا به نماد امانتداری تبدیل شود.
شهید غیرت / حمیدرضا الداغی
حمیدرضا الداغی، جوان فداکار اهل نیشابور، در اردیبهشت ۱۴۰۲ با اقدامی شجاعانه جان خود را فدای نجات یک دختر نوجوان از چنگال مزاحمان کرد و بهعنوان نماد غیرت و مردانگی در دل مردم ایران جاودانه شد. او زمانی که متوجه شد دو مرد قصد ربودن دختری را دارند، بیدرنگ وارد عمل شد و با فریاد «ناموس مردم ناموس من است» به مقابله با آنها پرداخت. در جریان این درگیری، با ضربات چاقو بهشدت مجروح شد و ساعاتی بعد در بیمارستان جان باخت.
معلم فداکار / فاطمه مولوی
شغل معلمی، عین فداکاری است و در میان معلمها، بسیاری بودند که در سختیها، به داد شاگردانشان رسیدند. یکی از آنها فاطمه مولوی بود. او در اردیبهشت ۱۳۹۴بچهها را برای اردو به تفرجگاهی در شهرستان نهاوند برد. در طول اردو، یکی از بچههای کلاس دوم دبستان، رفت تا دستانش را در آب رودخانه بشوید. او تعادلش را از دست داد و داخل رودخانه افتاد. فاطمه صدایش را شنید و با وجود اینکه شنا بلد نبود، داخل آب رودخانه پرید و دانشآموزش را نجات داد و خودش هم نجات یافت.
زلزله سیسخت / محمدامین موسوی
در جریان زلزله مهیب شهر سیسخت در استان کهگیلویه و بویراحمد، سیدمحمدامین موسوی با وجود سن کم، با شجاعت و مسئولیتپذیری وارد مناطق آسیبدیده شد و به امدادرسانی مجروحان و کمک به خانوادههای آسیبدیده پرداخت. او با دستانی خالی و بدون تجهیزات حرفهای، در کنار نیروهای امدادی فعالیت کرد و با روحیهای مثالزدنی، امید را به دل مردم زلزلهزده بازگرداند. این اقدام انساندوستانه و بیادعا موجب شد در دهمین دوره اهدای تندیس قهرمانان گمنام در سال ۱۴۰۰، از او بهعنوان یکی از برگزیدگان تجلیل شود.
غریقنجاتی که غرق فداکاری بود / نیما وسایلی
در روز جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، زمانی که یکی از مسافران در منطقه ممنوعه ساحلی انزلی دچار غرقشدگی شد، نیما وسایلی، ناجی غریق ۳۲ساله، بیدرنگ به آب زد و جان او را نجات داد. اما پس از رساندن فرد نجاتیافته به ساحل، بهدلیل فشار شدید جسمی و روحی دچار ایست قلبی شد و جان باخت. مرگ نابهنگام او جامعه محلی را در بهت فرو برد و از او بهعنوان قهرمانی بیادعا یاد شد. فداکاری نیما، نمادی از مسئولیتپذیری، نوعدوستی و شجاعت در راه نجات جان انسانهاست. او در همان سال تنها جان ۲۵نفر را نجات داده بود.
خط مقدم سلامت / مدینه عباسی
مدینه عباسی، پرستار ۳۴ساله بوشهری، نماد فداکاری و ایثار در خط مقدم سلامت بود که جان خود را در راه خدمت به بیماران از دست داد. او از کارکنان پرتلاش بیمارستان سلمان فارسی بوشهر بود و در نخستین روز فروردین امسال و حین انجام وظیفه و بهرغم تلاشهای پزشکی، دچار مرگ مغزی شد. خانواده بزرگوارش اعضای قابل پیوند بدن او را اهدا کردند تا جان بیماران نیازمند نجات یابد. این اقدام، مدینه عباسی را نهتنها به قهرمانی در عرصه سلامت، بلکه به الگویی از نوعدوستی و بخشش تبدیل کرد.