جنگ حران چگونه اتفاق افتاد و نتیجه آن چه شد؟

Submitted on Mon, 10/11/2021 - 01:32

نبرد حران

 

از آن زمان تا هفت صد سال میان روم و ایران حالت جنگ و گاهی صلح برقرار بود. تاریخ‌نگاران به دلیل زیاد بودن سال‌های جنگ میان ایران و روم، این جنگ‌ها را جنگ‌های هفت صد ساله ایران و روم نامیده‌اند.

 

در سال ۵۳ پیش از میلاد حکومت روم در دست سه سردار رومی به نام های ژولیوس سزار، پومیه و کراسوس بود. کراسوس در فکری ناممکن بود چون وی که اکنون در سوریه حکمرانی می کرد تصمیم حمله به حکومت مقتدر اشکانی را داشت. تردیدی نیست که در آن زمان ایران و رم در راس بودند و این دو قدرتمندترین امپراطوری های دنیا را داشتند. به هر حال کراسوس تصمیم به حمله داشت.

 

این تصمیم کراسوس با نپذیرفتن رومیان روبرو گردید ولی کراسوس به سپاه هفت لژیونی و نیرومند خود متکی بود و در نتیجه در سال ۵۴ قبل از میلاد بدون اعلان جنگ از فرات گذشت و پلی که از روی آن گذشت را خراب کرد چون در دنیای آن روز لشکر اشکانی یکی از لشکرهای قدرتند دنیا بود و با شیوه جنگ و گریز و شجاعت های سربازان پارتی ترس و وحشتی را در دل هر سپاه می انداخت به همین دلیل بود که کراسوس پل پشت سر خود را خراب کرد زیرا می ترسید سپاهش از ترس لشکر اشکانی فرار کنند.

 

کراسوس نخست چند روستا و آبادی را با موفقیت گرفت. خبر به پادشاه اشکانی ارد دوم رسید و او پیکی نزد کراسوس فرستاد تا علت دشمنی او و اینکه بی خبر حمله کرده را بپرسد ولی کراسوس که با گرفتن چند روستا و اینکه سپاهش به او لقب امپراتور را داده بودند دچار غرور شده بود به همین علت با غرور جواب داد که پاسخ پارتیان را در سلوکیه خواهد داد.

 

سپس فرستاده اُرد دوم جواب داد: اگر در دست من مو می بینید، خاک سرزمین مرا هم خواهید دید. به این صورت ترتیب جنگ میان این دو سپاه قدرتمند حتمی شد. ارد اول سورنا سردار بزرگ ایرانی را به جنگ با کراسوس فرستاد.

 

جنگ حران

 

کراسوس با سپاه سنگین اسلحه و ۴۲ هزار نفری از لژیونرهای رومی وارد مرز حران (شهری در جنوب ترکیه امروزی و مرز سابق ایران و روم) شد. سورنا که مى دانست سربازان حرفه اى که دارای جوشن و فولاد فراوان بودند را به راحتی نمى تواند شکست بدهد، دست به نیرنگ جنگى زد. سورنا با ۱۰۰۰ نفر از یارانش در مقابل سپاه روم قرار گرفت و ۹۰۰۰ کماندار را در پشت تپه ها مخفی کرد. 

 

زمانی که دو سپاه پارتی و رومی مواجه شدند سپاه پارتی آغاز به عقب نشینی کرد و رومیها آنها را تعقیب کردند و به این صورت در میدان تیربار تیراندازان ماهر اشکانی قرار گرفتند.در این زمان تیراندازان از پشت تپه ها بیرون آمدند و بارانی از تیر بر رومیان بارید. این تیراندازان که سوار بر اسب بودند با حرکت زیگزاگی، به گونه ای با مهارت تیرها را به طرف لژیونرهای پیاده نظام پرتاب می کردند که به قول پلوتارک پای سربازان رومی را به زمین می دوختند.

 

در این زمان فابیوس (پسر کراسوس)، به همراه ۱۴۰۰ سوار سنگین اسلحه، به یاری لژیونرها آمد ولی آنها نیز نتوانستند کاری انجام دهند و سرانجام همه آنها اسیر یا کشته شدند. وارد شدن فابیوس و دلاورى سواران او باعث شد تا کراسوس براى ساعاتى از زیر ضربات پارت ها بیرون آید ولی در این مدت فابیوس و سواران آن به کلى به وسیله پارت ها نابود شدند.

 

کراسوس وقتی که مى خواست دوباره فرمان حمله بدهد ناگهان سر پسر خود را به نیزه مردان سوار پارت دید و روحیه رمى ها به شدت ضعیف شده و برعکس پارت ها حملاتشان را بیشتر کردند. در نتیجه جنگ به سود اشکانیان به پایان رسید.

 

جنگ حران چگونه اتفاق افتاد

 

بنابر نوشته تاریخ نویسان رومی، در آخر نبرد ۲۰هزار رومی کشته و ۱۰هزار تن اسیر شدند، در صورتی که تعداد زخمی‌ها و کشته‌های اشکانی با هم به صد نفر هم نمی‌ شدند. درمورد مرگ کراسوس روایات گوناگونی عنوان شده‌است.

 

بعضی بر این اعتقادند که او در صحنه نبرد به دست سورنا کشته شد، ولی تعدادی نیز معتقدند که فردای نبرد، کراسوس به دست فرماندهان رومی که شکست خود را از بی‌ کفایتی او می‌دانستند، به قتل رسید.

 

روایت دیگر به این گونه است که فردای جنگ، کراسوس در حال فرار با تعدادی از یاران خود، به دست پوماکزِرسِر، از یاران سورنا به قتل می‌رسد و سر و دست وی هم به سر فرزندش می‌پیوندد و در پایان جنگ در کاخ ارمنستان که در آن زمان، ارته باذ حاکم ارمنستان بود آویخته می‌شود؛ اما سورنا در سلوکیه این خبر را پخش کرد که کراسوس را زنده گرفته‌است؛ چون می‌خواست به عنوان پیروزی و تمسخر رومی‌ها صحنهٔ تمسخر آمیزی را آماده کند؛ بر ای همین یکی از اسرا را به نام «کایوس پاستیانوس» که بسیار شبیه به کراسوس بود، لباس زنانه پوشاند و به او یاد داد که وقتی کراسوس یا سردار و فرمانده صدایش زدند، پاسخ بگوید.

 

بنابراین او را بر اسبی سوار کردند و جلوی سوار، تعدادی طبل زنان و دهل زنان به راه افتادند. پیرامون او افسرانی سوار بر شتر قرار گرفتند و پیش از سوار دستهٔ تازیانه و تبر که علامت کنسولگری روم بود، حرکت دادند. در اطراف هر دسته زنان سلوکیه رقص کنان و آوازخوانان به طور تمسخر آمیزی جنگ کراسوس و اخلاق زنانه و خالی از شجاعتش را توضیح می‌دادند.

 

هفت عقاب، نماد لژیون‌های شکست خورده، به درخواست سورنا، به معبد آناهیتای تیسفون داده شد. به هر حال مرگ کراسوس و شکست سنگین ارتش روم، ضربه سختی به دولت روم وارد کرد و سبب شهرت اشکانیان (پارت‌ها) در جهان گردید. در این جنگ، پرچم لژیون‌های ارتش روم نیز به دست ایرانیان افتاد و تا وقتی که صلح بین امپراتوری ایران و روم برقرار شد، این پرچم در دربار پادشاه اشکانی وجود داشت. طبق بعضی گزارش‌ها، سَرِ کراسوس برای ارد دوم فرستاده می‌شود.

 

نتیجه نبرد حران 

 

- جنگ حران جنگی سرنوشت ساز و مرگبار بود. براى نخستین بار رم در برابر یک دولت، شکست کامل خورده و ۹۰ درصد از بهترین گروه هاى شرقى خود را از دست داد. رم  این شکست را در نهایت قدرت از دولت تازه قدرت رسیده ى پارت یا اشکانى خورده بود.

 

- در این جنگ سه سردار بزرگ رم کراسوس، اکتاویوس و کاسیوس حضور داشتند که نشان دهنده ى علاقه رم به فتح ایران بود ولی مرگ یک سردار و سرافکندگى دو سردار دیگر براى رم قابل تحمل نبود.

 

- حمله پارت ها در تاریخ معروف شد تا آن جا که جنگ و گریز برضد سپاه هاى منظم تاریخ به عنوان یک ترفند برای استفاده خیلی از سرداران جنگى قرار گرفت طوری که گفته مى شود، جنگ و گریز پارتیزانى از کلم هى پارت مى آید.

 

- به ظاهر رمى ها فهمیدند که عبور از دجله و فرات کار راحتی نیست و پیشروى آن ها به سمت شرق کاری پرزحمت است. شاید بتوان به جرأت گفت که ایران در دوران اشکالى و پس از ساسانى مانع اصلى پیشرفت دول غربى براى رسیدن آن ها به شرق به خصوص هند، ماوراالنهر و خاک ایران شد.

 

- رم حال متوجه وجود یک دشمن خیلی بزرگ تر از دشمنان قبل خود (پادشاه پونت، گل ها، ژرمن ها و هانیبال) شده بود، قدرتى که به علت پهناورى خاک، افراد زیاد و تواتن بالاى جنگاورى غیرقابل شکست نشان مى داد.

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته

 

منبع
beytoote
نوع خبر

بیشترین بازدید اخبار امروز